دوست خوب!!! چطور پیدا کنم؟
پیدا کردن دوست خوب یکی از دغدغه های بسیاری از ما میباشد و شاید ما بر این اعتقاد باشیم که پیدا کردن و داشتن دوست خوب یک موضوع ذاتی است ولی باید بگویم که اصلا چنین نیست و این موضوع کاملا اکتسابی است و با رعایت یک سری اصول و نکات کاملا دست یافتنی میباشد.روابط ما میتواند هر روز زیباتر شود و میتوانیم هر روز محبوب تر شویم اگر این نکات را در نظر بگیریم و عملی کنیم ولی واقعا این نکات چیست و شاید سوال خود شما هم همین باشد که واقعا باید چطور دوست خوب پیدا کرد؟
داشتن دوست خوب به چند فاکتور نیازمند است که اگر آنها را رعایت کنید،قطعا دوستان خوب به سمت شما سرازیر میشوند و دیگر حتی نیاز نیست که به دنبال آنها بگردید. با ما همراه باشید تا این موضوع را به صورت کامل بررسی کنیم.
1.اشتیاق برای داشتن دوست
اشتیاق نشان دادن در هر موضوعی یکی از فاکتورهای اصلی رسیدن است یعنی شما برای رسیدن به هر هدفی نیازمند هستید تا به هدف و خواسته خود اشتیاق نشان دهید.اشتیاق نشان دادن مانند سوخت خودرو میماند و باعث میشود تا هدفتان به سمت شما بیاید و به اصطلاح شما را با خواسته تان هم سو و هم فرکانس میکند.هر کسی که به هر هدفی رسیده است نسبت به آن هدف اشتیاق داشته و هر چقدر اشتیاق شما نسبت به رسیدن به هدفتان سوزان تر و بیشتر باشد،سریع تر به هدفتان خواهید رسید.
پس اگر میخواهید دوستان خوبی را داشته باشید،باید اشتیاق آن را در درونتان بیشتر کنید و با تمام وجود بخواهید،با تمام وجود.
اشتیاق حسی درونی است و اشتیاقی قوی است که اگر ایجاد از درون وجودتان آن را حس خواهید کرد و هنگامی که این حس را دارید،ناخودآگاه خنده بر لبانتان می آید و بسیار مسرور میشوید.
2.داشتن باورهای درست در مورد رابطه دوستی
به گفته بسیاری از مدرسان،باورها اصلی ترین مطلبی است که زندگی هر کدام از ما را شکل میدهد و با تغییر دادن و همسو کردن آنها با خواسته هایمان به راحتی میتوانیم کاری کنیم تا به آنها برسیم یعنی اگر شما عاشق این هستید که دوستان خوبی داشته باشید ولی باور شما بر این است که دوست خوب برای من پیدا نمیشود،باور شما با خواسته شما در تضاد است و در این صورت به آن نمیرسید.
باورهای ما در کودکی بیشترین شکل را میگرید و عوامل زیادی روی آن تاثیر میگذارد که از جمله بزرگترین آنها خانواده ماست.ما از والدین مان بسیار زیاد تاثیر میگیرم و برای مثال اگر شما در خانواده مسلمان به دنیا آمده باشید احتمال زیاد مسلمان شده اید و اگر در خانواده مسیحی به دنیا آمده باشید،مسیحی شده اید.این نمونه ای بارز از شکل گرفتن باورهای ماست.
برای اینکه بتوانید دوستان زیادی پیدا کنید،باید بتوانید باورهای مناسبی را در ذهن خود شکل دهید و باورهایی که در تضاد با پیدا کردن دوست در ذهنتان است را تغییر دهید.
یکی از مهمترین باور ها در این خصوص این است که اصلا آیا میتوان دوست خوب داشت؟
اگر شما بر این اعتقاد باشید که نمیتوانید دوستان خوبی داشته باشید؛همین اتفاق برایتان خواهد افتاد و همین موضوع به عنوان یک باور ذهنی،میتواند جلوی شما را برای پیدا کردن دوست بگیرد.
3.بدانید که دیگران فقط به فکر خودشان هستند
اکثر افراد خودشیفته اند و فقط به فکر خودشان هستند.این اصلی بسیار بزرگ و مهم است.شما نباید در رابطه دوستی فقط به فکر خودتان باشید و فکر منفعت خود باشید.باید حتما جانب بقیه را هم در نظر بگیرید.اگر میخواهید دوستان زیادی را پیدا کنید باید به فکر آنها باشید و ببینید که آنها با فکر چه موضوعاتی هستند و موضوعات را از نقطه نظر آنها بررسی کنید.
این را بدانید که دیگران تشنه محبت و توجه شما هستند و اگر به آنها توجه کنید و آنها را تحسین کنید،قطعا خواهید توانست دوستان بسیار خوبی را در کنار خود داشته باشید و آنها هم از اینکه با شما باشند لذت خواهند برد.پس برای اینکه بتوانید رابطه خوبی با دیگران برقرار کنید ابتدا به فکر سود بردن نباشید،اگر به فکر سود بردن نباشید و بتوانید به آنها کمک کنید خود آنها پیشنهاد به شما خواهند داد و کم کم خواهید دید که رابطهِ دوستیِ صمیمی بین شما پیدا شده است.
4.دیگران را بپذیرید
خیلی اوقات ما آنقدر خودشیفته هستیم که نمی توانیم کسی را در کنار خود بپذیریم.برای اینکه بتوانیم دوستان زیادی را پیدا کنیم باید از خودشیفتگی خود رها شویم و بتوانیم دیگران را بپذیریم و آنها را از صمیم قلب دوست داشته باشیم.ما در یک وحدت کامل زندگی می کنیم و نمیتوانیم بهصورت تکی و به صورت فردی کارهای خود را پیش ببرید،بلکه نیاز داریم که دیگران را بپذیریم و با آنها مدارا کنیم.شما باید پذیرش خود را بالا ببرید و افراد را همانطور که هستند بپذیرید. خیلی اوقات ما نمی توانیم افراد را تغییر دهیم،پس باید به دنبال نکات مشترکی بگردیم و اگر نکاتی دارند که ما دوست نداریم آنها را همانطور که هستند بپذیرید.
یاد دارم یکی از فامیلهای ما آنقدر خودشیفته بود و نمیتوانست افراد را بپذیرد که هیچگاه دوستی در کنار خود نداشت.وقتی که باهم زندگی او را بررسی کردیم متوجه شدیم که او نمیتواند افراد را بپذیرد و توقع دارد که افراد ویژگیهای بسیار خاصی داشته باشند و همیشه به فکر او باشند.
اگر نمیتوانید دیگران را بپذیرید نگاهی به زندگی و شخصیت خودتان بیندازید و ببینید آیا همه ویژگیهای شما کامل است و هیچ اشتباه و نقصی ندارید؛اگر اینطور هستید توقع داشته باشید از دیگران هم همینطور باشند. ولی مطمئنم هیچ کدام از ما کامل نیستیم و اشتباهاتی را داریم پس باید توقع داشته باشیم که دیگران هم همینطور باشند و گاهی اشتباهاتی را داشته باشند و از همه نظر تکمیلِ تکمیل نباشند.
پس شما هم پذیرش خود را بالا ببرید و و سعی کنید آنها را همانطور که هستند صادقانه و با خلوص نیت دوست داشته باشید.
5.بر فرضیات و افکار منفی خود غلبه کنید
یکی دیگر از نکاتی که به شما کمک بسیار زیادی می کند تا دوست خوب پیدا کنید این است که بر فرضیات و افکار منفی خود غلبه کنید،حال این به چه معناست؟به این معنا است که شما سوءظن و افکار منفی نسبت به دیگران نداشته باشید.شاید شما در خانواده و یا محله ای بزرگ شده اید که افراد منفی نگر و یا افراد دروغگو زیاد در اطرافتان بوده است،به همین شکل شما باور کرده اید که همه افراد افراد بدی هستند و قابل اعتماد نیستند و شما نمی توانید این افراد را برای دوستی و رابطه پایدار انتخاب کنید.برای مثال دوستان پدرش شما افرادی بودند که سر او را کلاه گذاشته اند و او از این مطلب بسیار ناراحت شده است و بارها در خانه و خانواده گفته است و این تکرار مداوم این باور را در شما ایجاد کرده است که افراد قابل اعتماد نیستند؛پس حالا هرگاه شما میخواهید با کسی دوست شوید سریعا این فکر به ذهن شما خطور می کند که افراد قابل اعتماد نیستند و یاد داری که پدرم هم همینطور بود،یادت هست فلان شخص چه بلایی به سر پدر آورد و سر او را کلاه گذاشت.
شاید فردی که میخواهید با رابطه دوستی ایجاد کنید و بسیار عالی باشد ولی چون ذهن شما در کودکی اینگونه برنامهریزی شده است نمی گذارد که شما با فرد جدیدی دوست شوید.این افکار جلوی پیدا کردن دوستان جدید را برای شما می گیرد و مدام که به رابطه دوستی فکر می کنید،حس بسیار بدی را در شما ایجاد خواهد کرد.
یاد دارم دوستی را داشتم که از همین افکار را داشت و مدام افراد بسیار بدی در سر راه او سبز می شدند و همیشه به من توصیه میکرد که انسانها بسیار بد شده اند و آدم خوب در این دوران دیگر پیدا نمیشود و دوستان و روابط خوب فقط مختص قدیم ها بود. در این دوران دیگر کسی به کسی رحم ندارد و انسانیت ها تمام شده است.او همیشه در روابط بسیار ضعیف بود و سخت می توانست دوست جدیدی پیدا کند.و اگر هم پیدا می کرد حتماً به نحوی آن اشخاص به او ضربه می زدند و دیگر به این موضوع کاملاً ایمان داشت.
اگر شما چنین هستید باید باور خود را نسبت به رابطه دوستی و افراد تغییر دهید و به این موضوع ایمان داشته باشید که همیشه افراد بسیار خوبی در مسیر شما قرار خواهند گرفت و به شما کمک خواهند کرد و یک رابطه دوستی بسیار قشنگی را با هم خواهید داشت.شما برای تقویت این باور در خود هر روز باید بارها و بارها این موضوع را در ذهن خود تکرار کنید که افراد بسیار خوبی در جهان وجود دارند و شما می توانید آنها را در زندگی خود ببینید.شاید پذیرش این موضوع در ابتدای کار برای شما بسیار سخت باشد ولی آرام آرام باید باور خود را تغییر دهید،اگر آن را تغییر ندهید هیچگاه نمی توانید دوست خوبی پیدا کنید.
6.به دیگران علاقه مند شوید
ما باید افراد را عاشقانه و از صمیم قلب دوست داشته باشیم تا بتوانیم یک رابطه دوستی بسیار خوب را با آنها ایجاد کنیم.اگر احساس خوبی نسبت به دیگران نداشته باشیم به این دلیل است که دیدگاه ما نسبت به آنها اشتباه است و شاید لازم باشد دیدگاه خود را تغییر دهیم و جور دیگری به آنها نگاه کنیم.در قران گفته شده که هرجا را که نگاه میکنید تجلی و پرتو خداوند است:
وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ ۚ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ (115)
مشرق و مغرب از آن خداست، پس به هر سو روکنید، آنجا روى خداست(تجلی خداوند)، همانا خداوند (به همه جا) محیط و (به هر چیز) داناست.
حتی شاعر نیز در این موضوع شعری را گفته است:
به صحرا بنگرم صحرا تو بینُم
به دریا بنگرم دریا تو بینُم
بهر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان روی زیبای تو بینُم
پس افرادی را که ما در اطرافمان میبینیم نیز از این قاعده و قانون مستثنا نیستند و همانطور که در آیه شریفه بالا می بینید کلمه – فانما – به کار برده شده که به معنی قطعا و یقینا است؛یعنی به طور حتمی دیگران نیز هرکدام آیینه و نقشی از خداوند بزرگ اند پس ما باید با احترام با آنها برخورد کنیم،اگر شما بتوانید به چنین دیدگاهی تجهیز شوید با عشق و علاقه بسیار دیگران را دوست خواهید داشت و خواهش می کنم از شما دوست عزیز در مورد این موضوع و این دیدگاه بسیار فکر کنید تا ببینید چگونه با عشق زیاد از این به بعد دیگران را دوست خواهید داشت و دیدِتان نسبت به آنها تغییر خواهد کرد.
7.از دوستی نترسید
خیلی از افراد از ایجاد رابطه با دیگران می ترسند،این ترس میتواند دلیل های بسیار زیادی داشته باشد شاید از دیگران می ترسند و شاید چون اعتماد به نفس ندارند و خود را لایق نمی دانند و ارزشی برای خود قائل نیستند از ایجاد رابطه دوستی با دیگران خودداری کنند.اگر شما حس می کنید که از این موضوع می ترسید باید ترس های خود را شناسایی کنید و ببینید که چه ترسی دارد جلوی شما را می گیرد تا دوستان خوبی داشته باشید.
حالا از کجا باید بفهمیم که آیا شما ترسی در رابطه با پیدا کردن دوستان جدید دارید یا نه؟
وقتی که شما میخواهید رابطه دوستی را ایجاد کنید و یا در ذهن خود تجسم میکنید که میخواهید دوست جدید پیدا کنید فکرهایی به ذهن شما میرسد که این فکرها حاصل گذشته شماست و به این بستگی دارد که شما در گذشته چگونه برنامه ریزی شده اید؛اگر شما را در کودکی بسیار تحقیر کرده باشند شما این را احساس را خواهید داشت که من نمی توانم چون همیشه دیگران به من گفته اند که تو هیچ کاری از دستت بر نمی آید و به درد هیچ کاری نمی خوری.وقتی که این فکر در شما ایجاد شد و به ذهن شما رسید دست و پای شما سرد میشود و بدن شما هورمون های را ترشح می کند که احساس منفی و ترس را در شما ایجاد می کند چون می خواهد این پیام را به شما بدهد که شما در گذشته هم موفق به کاری نشده ای و حالا نیز موفق نخواهی شد و اقدام نکن چون اگر اقدام کنی دوباره شکست خواهی خورد و دوباره تحقیر خواهی شد.
اگر شما گوشه گیر و منزوی هستید،اگر شما تمایلی به ارتباط برقرار کردن با دیگران ندارید،اگر همیشه در جمع ها بسیار ساکت و خجالتی هستید،اگر هنگامی که تنها ترید راحت تر هستید و درجمع احساس سنگینی و احساس بدی را دارید و از رابطه برقرار کردن با افراد جدید فراری هستید،احتمال زیاد ترسهای ریزی را در ذهن خود دارید ولی اگر چنین هستید اصلا نگران نباشید چون به راحتی می توانید ترس های خود را کنار بگذارید بر آنها غلبه کنید.
اما حالا شاید این سوال را بپرسید که چطور باید با ترس های خود غلبه کنید؟
وقتی که ترس های خود را شناختید و آنها را در ذهن خود دیدید ابتدا باید نقطه مقابل آن را در ذهنتان تصور کنید یعنی اگر ترس از این داریم که مسخره شویم باید در ذهن خود تصور کنیم که هیچ کس شما را مسخره نخواهد کرد و اگر هم مسخره شدید برایتان هیچ مهم نیست و به کارتان ادامه خواهید داد.دومین کاری که باید انجام دهید این است که سریعاً اقدام کنید و در دل ترس خود بروید و بعد میبینید که واقعا ترسی بسیار مسخره داشته اید و به خود خواهید خندید که شاید به خاطر همین ترس کوچک مدتها از اینکه رابطه دوستی خود را با کسی ایجاد کنید،فرار می کرده اید و لذتِ داشتنِ دوست را نمی بردیم.
بعضی از قدیمیهای ما یک اصطلاح رایج را داشتهاند که – ترس مُرد – و کار خود را بدون معطلی انجام می دادند چرا شما از این ترفند استفاده نمی کنید؟هرگاه دیدید که دارید از موضوعی میترسید این عبارت را به یاد خود آورید که – ترس مُرد – و سریع شروع کنید.
8.خودشیفتگی را کنار بگذارید
وای از خودشیفتگی و اگر شما بدانید که خودشیفتگی و خودخواهی چقدر میتوانند به روابط شما و خصوصاً به پیدا کردن دوستان جدید لطمه بزند در همین لحظه تمامی سعی خود را خواهید کرد تا کاملاً از خودشیفتگی و خودخواهی رها شوید.
ولی به راستی خودخواهی و خودشیفتگی چیست؟
ما از کودکی خود شیفته به بار می آییم و همه چیز را فقط و فقط برای خودمان می خواهیم حتی مادرمان را. او را نیاز داریم چون میخواهیم به ما شیر بدهد و از ما نگهداری کند و او را به خاطر خودش هیچگاه دوست نداریم.رفته رفته که بزرگتر میشویم از خودخواهی و خودشیفتگیِ خودمان کمتر می شود ولی بعضی از افراد در همان سطح خودشیفتگی باقی می مانند و تا آخر عمر همه چیز و همه کس را فقط برای خودشان و رسیدن به اهداف و مقاصد خودشان می خواهند. اگر شما خودشیفته باشید،نمی توانید دوست پیدا کنید و اگر هم دوست پیدا کنید رابطه خوبی را با او برقرار نخواهید کرد چون قطعاً او نیز فردی خودشیفته است و به فکر اهداف خودش است و اینطوری دو نفر در کنار هم نمی توانند دوام بیاورند.
برای اینکه بتوانید دوست پیدا کنید باید از خود شیفتگی خود رها شوید و به فکر افراد دیگر بیافتید و سعی کنید کارها و رفتاری انجام دهید که آنها از رفتار شما خوششان بیاید و ترجیح دهند زمان شان را با شما سپری کنند و شما را یک دوستِ خوبِ خود بدانند. اگر بتوانید چنین کاری را بکنید و به فکر افراد باشید و فقط جانبِ خودتان را در نظر نگیرید،افراد زیادی با شما دوست می شوند و شما قادر خواهید بود که دوستان بسیار زیادی پیدا کنید.
یکی از همسایگان ما بسیار در پیدا کردن دوستان جدید و خوب مشکل داشت و همیشه از این موضوع می نالید که چرا نمی توانند دوستان خوبی را پیدا کنند و وقتی موضوع را با هم بررسی کردیم و در این مورد با هم صحبت کردیم،متوجه شدیم که فقط همیشه دوستان و اطرافیانش را به خاطر اهداف خودش میخواهد و به دید یک وسیله به آنها نگاه می کنند و افراد که این موضوع را سریعا متوجه می شوند؛او را کنار میگذارند و رابطه دوستی خود را با او قطع می کنند.
پس شما دوستان خوبم باید کاری کنید تا از خودخواهی بیش از اندازه و غرور خود رها شوید و در رابطه دوستی و ایجاد رابطه با افراد،بدانید آنها به چه چیزهای علاقه دارد و به چه چیزهایی نیاز دارند و تا می توانید آن چیزها را برای آنها فراهم سازیم.
9.بیش از اندازه کمال گرا نباشید
اگر شما بیش از اندازه کمال گرا باشید و معیارهای بسیار سختی برای انتخاب دوستانِ تان داشته باشید،کمی سخت می توانید دوست پیدا کنید چون هرکس را که می بینید می خواهید از یک فیلتر کلی او را رد کنید.اما خیلی اوقات این فیلتر ها افراد زیادی را نمی توانند از خود رَد کنند و در نتیجه شما تنها خواهید ماند چون از هر کس ایرادی را خواهید گرفت و فکر می کنید که او برای دوستی با شما مناسب نیست.
اگر شما معیارهای بسیار سخت را برای داشتن دوستان خود دارید و یا یک سری فیلترهای را برای آنها تنظیم کرده اید که افرادی که میخواهند وارد دایره ارتباطی شما شوند باید این فیلترها را رد کنند،پیشنهاد می کنم به شما معیارهای تان را تغییر دهید و کمی ساده تر بگیرید،شاید شما در جایگاهی باشید که حس کنید هر فردی برای دوستی با شما مناسب نیست. اما خیلی این موضوع را سخت نگیرید و فقط شروع کنید،اولین رابطه ی دوستی خود را که آغاز کردید متوجه خواهید شد چقدر لذت بخش بود و من این موضوع را اینقدر سخت گرفته بودم و پشت گوش می انداختم.پیدا کردن دوست را خیلی ساده بگیرید و هر جایی را که وارد شدید سعی کنید دوستانی را در آنجا برای خود پیدا کنید،بعد از چند وقت خواهید دید که تعداد دوستان شما بسیار زیاد شده است و شما از این موضوع بسیار لذت خواهید بود.
10.کاری کنید تا دیگران روی شما حساب کنند
یکی از بزرگان فامیل ما همیشه به من میگفت اگر می خواهی با دیگران ارتباط برقرار کنی وقتی که آنها توی یک دورهمی درخواستی کردند و تو دیدی که می توانید از پس آن درخواست بر بیایی باید سریعاً به آنها بگویی و قدم جلو بگذاری.در واقع باید همیشه کاری کنی تا دیگران بتوانند روی تو حساب کنند و قابل اعتماد و مفید باشی و باید همیشه حاضر باشی تا مسئولیت های را که می خواهند به تو بدهند بپذیری.اگر شما بتوانید در زمینههایی به دیگران کمک کنید و آنها را یاری کنید،مطمئن هستم که میتوانید دوستان بسیار زیادی را پیدا کنید،اما باید مراقب یک موضوع باشید و آن موضوع این است که تعادل را رعایت کنید اگر تعادل را رعایت کنید بیش از اندازه به خودتان لطمه می خورد و شاید روزی به خودتان بیایید و ببینید که فقط و فقط دارید کمکهایی را به دیگران می کنید و زندگی خود را کامل وقف دیگران کرده اید.البته موضوع تعادل مال موقعی است که شما دوستان بسیار زیادی را پیدا کرده اید اما تا قبل از آن همیشه بکوشید تا کاری کنید که دیگران بیشتر بتوانند روی شما حساب کنند و شما را فردِ مورد اعتمادی بدانند.
در این خصوص سعی کنید توانایی های خود را بالا ببرید،هر چقدر توانایی های شما بالاتر باشد افراد بیشتری می توانند روی شما حساب باز کنند و در نتیجه شما دوستان بیشتری را پیدا خواهید کرد.یکی از دوستان من لقب – آچار فرانسه – را به خود اختصاص داده بود و هر کسی هر کاری را که داشت از او می پرسید و افراد بسیار تمایل داشتند تا با او ارتباط برقرار کنند،چون او را فرد مفیدی می دانستند.در نتیجه او دوستان بسیار زیادی را پیدا کرده بود و هیچ وقت دغدغهِ نداشتن دوست و تنها ماندن را نداشت.
شما هم به راحتی می توانید از این موضوع استفاده کنید و تواناییهای خود را بالا ببرید و سعی کنید آدم مفیدی باشید و هرگاه که دیگران از شما درخواست کردند سریعا به آنها پاسخ مثبت بدهید و کاری کنید تا دیگران کاملاً بتوانند روی شما حساب باز کنند و مورد اعتماد باشید.
11.بیش از اندازه نقش بازی نکنید
یکی از موضوعاتی که شاید باعث آزار دیگران شود این است که ما خودمان را نپذیرفته باشیم و خودمان را آنطور که هستیم نشان ندهیم و به گونه ای دیگر نشان بدهیم مثلا نقش بازی کنیم. برای مثال در جمعی که رفته باشیم خودمان را بیش از آن چیزی که هستیم نشان دهیم.شاید افرادی را دیده باشید که از لحاظ مالی خیلی خوب نیستند اما در جلوی دیگران ظوری خودشان را نشان می دهند که گویی ثروتمندترین فرد شهر هستند.چنین رفتاری عموماً در افراد مقابل ما حس و حال بعدی را ایجاد می کنند و فرکانس منفی دارد چون به گونه ای دروغگویی است و دروغ فرکانس و ارتعاش منفی دارد و این ارتعاش قطعاً روی فرد مقابل که شما میخواهید با او دوست شوید تاثیر می گذارد.
من که تا به حال فردی را ندیدم که اهل دروغ گویی و تملق باشد و خود را جور دیگری نشان بدهد و نقش بازی کند و افراد دیگر از آن شخص خوششان بیاید. شاید در نگاه اول افرادی که ساده لوح تر هستند آنها را باور کنند ولی افرادی که تیزبین و باهوش هستند سریع متوجه میشوند که آنها دارند نقش بازی می کنند،در نتیجه اگر از این ترفند می خواهیم استفاده کنیم نمی توانیم دنبال دوستی ها و روابط پایدار باشیم.
پیشنهاد می کنم به شما دوست عزیز که برای خودتان ارزش قائل باشید و خودتان را همانطور که هستید کاملاً بپذیرید این طوری می توانید هیچگاه نقش بازی نکنید و خودتان را همانطور که هستید به دیگران معرفی کنید.
برای پذیرفتن خود این را به یاد بیاورید که شما هم جزئی از خداوند هستید و در این جهان هستی هر آنچه که هست از آن خداوند بوده و پرتویی از نور خداوند است و شما هم یکی از نقاشی های زیبای او هستید،پس برای خود ارزش قائل باشید.خودتان را هیچگاه کم نبینید و فکر نکنید یک سری از چیزهای مادی می تواند به شما ارزش دهد،شما همینطور که هستید کاملا با ارزش اید.
حالا شاید این سوال را بپرسید که از کجا میتوانم دوستان جدیدی پیدا کنم؟
1.باشگاه های ورزشی
یکی از گزینه های که شاید برای شما بسیار مناسب باشد و بتوانید از طریق آن دوستان بسیار خوبی را پیدا کنید،باشگاه های ورزشی باشد.اگر به باشگاه ورزشی نمی روید حتما برنامه را بریزید تا به یکی از باشگاه های که به آن علاقه دارید،بروید.باشگاه چندین مزیت و خوبی را می تواند برای شما داشته باشد اولین مزیت این است که می تواند جسم شما را سالم سازد و اگر شما جسم سالمی داشته باشید فکرتان باز خواهد شد و برای زندگی و پیدا کردن دوستان خوب،بهتر میتوانید برنامه بچینید. در این باشگاه ها که می روید سعی کنید خوش خنده باشید و با روی باز با هر کسی گفتگو و رفتار کنید و این پیام را به صورت ناخودآگاه به آنها بدهید که می خواهید با آنها رابطه برقرار کنید و آماده برقرار کردن دوستی هستید.
یاد دارم قبلا که به باشگاه می رفتم دوستان بسیار زیادی را از این طریق پیدا کرده بودم و رابطه دوستی بسیار عالی را با هم داشتیم،گاهی اوقات برنامههایی را می چیدیم که خارج از محیط باشگاه بود.مثلاً برنامه های برای رفتن به کوه، نشستنی های دور هم با بعضی از آنها،حتی قراردادهای کاری هم داشتیم.
برای ارتباط برقرار کردن با افراد جدید باید ابتدا ما پا روی غرورمان گذاریم و بدانیم که ما هم مثل دیگران هستیم و دیگران هم مثل ما. چون بعضی از ما خودمان را آنقدر خاص می دانیم و فکر میکنیم که با دیگران متفاوت هستنم،که هیچگاه نمی توانید کسی را کنار خودمان بپذیریم.
2.محیط های آموزشی و سمینارها
شاید بهتر باشد گاهی اوقات برای پیدا کردن دوستان جدید به محیطهای آموزشی بروید. در محیطهای آموزشی میتوانید دوستان بسیار خوبی را پیدا کنید،چرا؟
چون شما می توانید به صورت هدفمند اقدام کنید و افرادی را مورد هدف بگیرید که تقریباً همان افرادی هستند که شما میخواهید.برای مثال اگر شما به مباحث موفقیت علاقه دارید و پیگیر این موضوعات هستید؛خوب در سمینار موفقیت می توانید دوستان بسیار زیادی را پیدا کنید که همان دوستانی باشند که بیشتر اوقات را بتوانید در رابطه با موفقیت با یکدیگر صحبت کنید.
اگر محیط های آموزشی را پیدا کنید که چند نفره باشد و مثلا تعداد گروه بیش از ده نفر نباشد به نظر من بسیار بهتر است و دوستان صمیمی تری را در آنجا می توانید پیدا کنید چون تعداد کمتر است و افراد به یکدیگر بیشتر مشرف میشوند.اگر توانستید از این گروه های کوچک آموزشی پیدا کنید و سریع به آنها به پیوندید.اگر کمی بگردید مطمئن باشید همان گروه آموزشی را خواهید پیدا کرد که منطبق با علایق و احساسات شما باشد.
من خودم چندین دوست بسیار خوب را در همین محیط های آموزشی پیدا کردم و همین دوست ها بسیار زیاد به من کمک کردند و مورد استفاده همدیگر قرار گرفتیم .چون واقعا همان چیزی بودیم که می خواستیم و در رابطه با همان چیزهای صحبت می کردیم که هر دو نفر علاقه به آن داشتیم.مثلاً در یک کلاسی که مباحث کارهای اینترنتی را یاد میداد،دو دوست بسیار عالی را پیدا کردم و از آنها چیزهای بسیار زیادی را یاد گرفتم،گروه ما گروهی 12 نفره بود به همین خاطر به راحتی می توانستی بعد از چند جلسه با تمامی افراد آشنا شوی.
3.در محیط اطراف که قدم میزنید
به بیرون که میروی در اطراف قدم میزنید،شاید بیرون بروید و چیزهایی را خرید کنید و یا مغازه های را ببینید.هنگامی که دارید این کارها را انجام می دهید باید مراقبِ اطرافِ خود باشید،شاید یکی از فروشندگان،در آینده یکی از بهترین دوست های شما شود.یکی از دوستان خود من افراد بسیار زیادی را از همین طریق پیدا کرده بود و با آنها دوستی های بسیار صمیمی را آغاز کرده بود.او همیشه عادت داشت با دیگران به خوبی برخورد کند و سعی کند سریع با آنها صمیمی شود و اعتقاد داشت همیشه یک موقعی پیش می آید که ما به درد هم دیگر می خوریم.
شما هم از این موضوع مستثنا نیستید و خیلی راحت می توانید دوستان بسیار زیادی را از همین طریق پیدا کنید،شما باید در چنین مواقعی کاملا خوش برخورد باشید و بتوانید مکالمه بسیار خوبی را با آنها برقرار کنید،شاید در اولین برخورد نتوانید با آنها دوست شوید و لازم باشد بارها و بارها آنها شما را ببینند تا در ذهن آنها ثبت و ظبط شوید. و بعد از اینکه در ذهن آنها ثبت شدید؛می توانید با آنها صمیمی تر شوید و دوستیهای پایدارترین را باهم برقرار کنیم. بر فرض مثال اگر من بخواهم با صاحب مغازهای که در محله ماست ارتباط برقرار کنم و با او دوست شوم،اول هر روز و یا هر یک روز درمیان به او سر میزنم و شاید چیزی هم از او خرید کنم و با او حال و احوال می کنم و اگر صحبتی دارد و یا درد دلی می خواهد بکند کاملا به حرفهای او گوش می دهم.کمکم رابطه من با او صمیمی تر می شود،خودِ او هم متوجه میشود که میخواهم با او رابطه دوستی را برقرار کنم.اگر پیشنهادی برای خوردن شام به من داد،حتماً از قبول میکنم و اگر او پیشنهاد نداد خود من پیشنهاد میدهم.به همین راحتی می توانم بعد از یک مدت یک دوست بسیار خوب را پیدا کرده باشم و با او رابطه دوستی مان را ادامه دهم.
کلاً به بیرون که میروی مراقب افراد دیگر باشید،گاهی اوقات افراد به صورت خاصی به ما لبخند میزنند و یا به گونه ای به ما نشان می دهند که با ما میخواهند دوست شود،افرادی که شاید گاهی اوقات می توانند دوستان خوبی برای شما باشد و یا حداقل برای آغاز کار خوب باشد.خیلی اوقات پیوندهای دوستی ما از دور و به صورت فرکانسی باهم برقرار می شود و تا یکدیگر را می بینیم احساس می کنیم که خیلی وقت است که همدیگر را میشناسیم.چینی های ضرب المثلی دارند که می گوید ( به عشق در یک نگاه اعتقاد داشته باش ) و آن دقیقا همین موضوع است.شاید شما فرکانس هایی را فرستاده باشید که با فرکانس هایی آن شخص که فرستاده است هماهنگ است و اینطور راحت همدیگر را پیدا خواهید کرد.
پس این را بدانید که همیشه در اطراف شما دوستان بسیار زیادی هستند و افرادی وجود دارند که می توانید با آنها ارتباط برقرار کنید،پس سعی کنید به راحتی آنها را از دست ندهید.
4.شاید دوستان شما در نزدیکی شما باشند
گاهی اوقات افرادی که در همسایگی شما وجود دارند و یا افرادی که در فامیل شما هستند می توانند گزینه های خوبی برای دوست بودن باشند،ولی شاید این موضوعی باشد که خود شما هم بدانید ولی نکتهای که دارد و میخواهیم به آن اشاره کنیم این است که گاهی اوقات می توانید از طریق آنها به دوستان بسیار خوبی برسید. و شاید گاهی اوقات هم همان افراد دوستان بسیار خوبی باشند و در کنار و در نزدیکی ما باشند ولی ما آنها را نمی پذیریم.
همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که شاید گنج در اطراف شما باشد ولی شما میخواهید آن را دورتر پیدا کنید.مراقب باشید فریب این موضوع را نخورید.
یاد دارم چند وقت پیش برای یک کار خاص دنبال فردی می گشتم و پیدا نمی کردم،چیزی در ذهنم به من گفت که شاید در اطراف تو باشد و تو بیهوده در دوردست ها دنبال آن می گردی.به خودم گفتم شاید باید بیشتر اطرافم را بگردم،وقتی که بیشتر گشتم دیدم واای یکی از همسایگان ما دقیقاً همین کار را انجام می دهد که ما می خواهیم و خیلی راحت آن کار را با همدیگر آغاز کردیم و به نتیجه رسیدیم.
شاید دوستان شما هم در اطراف و نزدیکی های شما باشند و شما فکر می کنید که باید دور دستها را بگردید، اگر چنین است بیشتر اطراف خود را بگردید.
5.یک تمرین عالی برای پیدا کردن دوست
می خواهیم با هم یک تمرین را انجام دهیم، یک تمرین ذهنی.اگر که شما صبح بیدار می شدید و می دیدید که در جمعی غریبه حضور پیدا کرده و بیدار شده اید و حالا باید شما سعی کنید با دیگران ارتباط برقرار کنید و با آنها دوست شوید و دوستان جدیدی پیدا کنید واقعا چه می کردید؟چطور با دیگران ارتباط خود را شروع می کردید؟ آیا خنده رو می شدید و لطیفه تعریف می کردید؟ یا سعی میکردید جدی باشید تا بتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید؟
حتما چند دقیقه وقت بگذارید و این شرایط را در ذهن خود تجسم کنید و ببینید که آیا واقعا چه کار می کردید؟آیا ارتباط برقرار کردن با غریبه ها برای شما سخت بود؟ آیا از این کار اذیت می شدید؟آیا هنگامی که میخواهید با آنها ارتباط برقرار کنید،دست ها و پاهای شما یخ می کنند و احساس اضطراب و ترس دارید؟
اگر برایتان سخت است که با دیگران ارتباط برقرار کنید،باید روی باورهای خود بیشتر کار کنید و برای خودتان بیشتر ارزش قائل باشید و بدانید که شما هم جزئی از این جهان هستید و باید با افراد دیگر ارتباط برقرار کنید و در این موضوع کاملا راحت باشید.
اگر دیدید که برای تان بسیار سخت است که در این تمرین ذهنی با دیگران ارتباط برقرار کنید،سعی کنید آن را مدام تکرار کنید و با دیگران ارتباط برقرار کنید. در ذهنتان با دیگران صحبت کنید،برای آنها لطیفه بگویید،با آنها بخندید،آنها را دوست داشته باشید و بدانید که آنها نیز شما را دوست دارند و این را احساس کنید. هر چقدر این تمرین بیشتر انجام دهید برای ارتباط برقرار کردن با دیگران راحت تر خواهید شد.
پس این تمرین را مدام تکرار کنید و سعی کنید هر بار آن را راحت تر انجام بدهید تا با دیگران و با اطرافیان غریبه بتوانید بهتر رابطه برقرار کنید.راحت تر و روان تر شوید. و به گونه ای این تمرین را انجام دهید که انگار سالهاست که شما کاملا مسلط هستید تا با دیگران ارتباط برقرار کنید.
حالا که متوجه شدیم که از کجا دوستان جدیدی پیدا کنیم،می خواهیم ببینیم که چطور میتوانیم یک مکالمه خوب و تاثیر گذار در ابتدای کار داشته باشیم.
اگر میخواهید مکالمه خوب داشته باشید،نکات زیر را بررسی کنید.
1.یک موضوع مشترک پیدا کنید
یکی از موضوعاتی که شما باید به سرعت روی آن تمرکز کنید این است که وجوه مشترکی را بین خودتان پیدا کنید. یعنی باید بفهمید چه نقاط مشترکی با هم دارید و می توانید در آن رابطه با آنها گفتگو داشته باشید.برای مثال اگر شما اهل فوتبال هستید و از گارد گوشی طرف مقابل تان متوجه شدید که او هم به فوتبال علاقه دارد؛خیلی راحت و سریع می توانید گفتگوی خود را در این رابطه با هم آغاز کنید.مثلا از او بپرسید آیا فوتبال هفته پیش را دیده است و با هم به نقد و بررسی آن بپردازید.
اگر حوزه درستی را انتخاب کرده باشید مطمئن باشید که آن فرد هم از آن گفتگو خوشش خواهد آمد و به مکالمه با شما ادامه خواهد داد. اگر روی این موضوع تمرکز کنید دیگر نباید نگران آن باشید که آیا فردِ سرگرم کننده هستید یا نه!
سعی کنید بفهمید که چه نقطه های مشترکی را با هم دارید و این نقاط مشترک را می توانید از طرز لباس پوشیدن،طرز صحبت کردند و یا طرز رفتار آن شخص تا حدودی متوجه شوید.
2.لبخند بزنید،عبوس نباشید
بیشتر افراد با کسانی که عبوس هستند و لبخند نمی زنند ارتباط خوبی برقرار نمی کنند،پس شما باید از افرادی باشید که خوش مشرب و خندان هستند تا از این طریق بتوانید رضایت اولیه دیگران را جلب کنید. من این موضوع را خیلی زیاد امتحان کردم و هرگاه که شاید عصبانی بودم و به جاهای جدید میرفتم و با افراد جدید آشنا میشدم،متوجه میشدم که افراد به خاطر اینکه من عصبانی هستم و شاید خنده رو و صمیمی نشان نمی دهم، از اینکه با من ارتباط برقرار کنند و با من وارد مکالمه شوند،دوری می کردند. خود شما هم قطعا همینطور هستید و با افرادی که عصبانی هستند و خودشان را خوش خنده و صمیمی نشان نمی دهند تمایلی به گفتگو کردن نخواهید داشت.
پس در ابتدای کار سعی کنید خود را خنده رو نشان دهید و زیاد جدی نباشید،زیرا اگر بیش از اندازه جدی باشید،افراد ترجیح نخواهند داد با شما وارد مکالمه شوند. البته این موضوع فقط برای ابتدای کار مناسب است و شما فقط در ابتدای کار نباید بیش از اندازه جدی باشید؛شاید بعدها که رابطه تان صمیمی تر شد،نیاز باشد گاهی اوقات با هم جدی صحبت کنید.
3.ترس مُرد،یادتان باشد
شاید در ابتدای کار که بخواهید گفت و گو را آغاز کنید کمی بترسید و شاید چنین سوال های را از خودتان بپرسید که اگر گفت و گو را آغاز کردم و مرا تحویل نگرفت چی؟ اگر با لحن توهین آمیز با من صحبت کرد چی؟ اگر نتوانم درست گفتگو کنم و مکالمه را خراب کنم،چی؟ اگر گفتگو را آغاز کردم و دیگران من را مسخره کردند،چه کار کنم؟
اگر دیدید چنین افکاری دارد از ذهنتان می گذرد و مانع از شروع گفتگوی شما میشود، همان عبارت قدیمی که با هم گفتیم را تکرار کنید «ترس مُرد» و سریعاً روی ترس تان پا بگذارید و مکالمه را هر طور که شده شروع کنید و بعد خواهید دید که فقط ترسی واهی داشتید و هیچ اتفاقی نیافتاد.
هنگامی که شما پا توی میدان میگذارید،تمام ترس تان کنار می رود،پس سریعا پا توی میدان گذاشته و مکالمه خود را آغاز کنید و به آن که بعد از آن چه اتفاقی می خواهد بیفتد،اصلا فکر نکنید.
4.نسبت به گفت و گو،علاقه نشان دهید
وقتی که با فرد جدیدی مکالمه میکنید، نسبت به مکالمه از خود علاقه نشان دهید و نسبت به آن متعهد باشید.به پیش بردن مکالمه کمک کنید،وقتی از شما سوالی میپرسند،با اشتیاق جواب دهید. مکالمه را بسط دهید و از دادن جوابهای کوتاه و خالی از توجه خودداری کنید. میتوانید در هنگام مکالمه به نشانهی تصدیق سر تکان دهید یا با گفتن عباراتی از قبیل آها، چه جالب، این را نمیدانستم و … نسبت به مکالمه از خود علاقه نشان دهید. اگر عادت به انجام این کارها نداشتهاید، در اسرع وقت آنها را تمرین کنید.
5.واکنش نشان دهید
به جای اینکه در عالم خودتان باشید و به افکار خودتان فکر کنید در آن لحظه و در مکالمه حضور داشته باشید و به آن فرد نشان دهید که با او هستید.سعی کنید توجه خود را روی مکالمه بگذارید و نسبت به صحبت هایی که میشود واکنش نشان دهید. در واقع باید شما خودتان را طوری جلوه دهید که کاملا در مکالمه هستید و حرفهایی که طرف مقابل برای شما میزند،برای تان اهمیت دارد.
برای مثال اگر فردی که دارید با او گفت و گو می کنید،فردی بود که دلش گرفته بود شما باید به او اهمیت دهید و سعی کنید مکالمه را به سمت و سویی ببرید که به او دلداری بدهید.این باعث می شود تا فرد مقابل متوجه شود که شما به او توجه میکنید و برای تان مهم است که او چه حالاتی دارد.مثلا بهتر است از حالاتی که در گذشته داشته اید و باعث درگیر شدن شما شده است،برای او بگویید و برای او توضیح دهید که چطور از این حالات رها شده اید.این میتواند یک مکالمه موثر باشد.
هیچگاه سعی نکنید بی تفاوت باشید و نسبت به حرفهایی که او برای شما میزند از خود واکنشی نشان ندهید.شما باید بتوانید نسبت به حرفهایی که او میزند از خود واکنش نشان دهید.یادتان باشد هیچ کس دوستی را که بی تفاوت باشد را دوست ندارد.سعی کنید جاهایی که نیاز است حرف او را تایید کنید و به نشانه تایید آن،سرتان را به پایین تکان دهید.خیلی از افراد دوست دارند مورد تایید دیگران قرار بگیرند و با همین نکته کوچک شما می توانید دوستان بسیار زیادی را پیدا کنید.
تا می توانید در مکالمه، خود را صمیمی نشان دهید و با فرد مقابل همدلی کنید و کاری کنید تا آن فرد این موضوع را متوجه شود که شما، او را از خودتان میدانید و با او همراه هستید.
6.خوب گوش دهید
شما باید در یک مکالمه خوب،سعی کنید شنونده بسیار خوبی باشید و به صورت کامل و پیوسته و صبورانه به صحبتهای فرد مقابل خود گوش دهید.باید سعی کنید خیلی کمتر صحبت کنید و بیشتر به فرد مقابل اجازه دهید تا صحبت کند.خیلی اوقات افراد،حرف برای زدن زیاد دارند و اگر ما به آنها اجازه ندهیم تا حرف های خود را بازگو کنند،کمی دلگیر میشوند.پس بهتر است شما بدون خودخواهی و غرور به صحبتهای فرد مقابل سراپا گوش کنید.
هیچگاه در میان صحبت های طرف مقابل، حرف نزنید چون نوعی بی احترامی به شخص مقابل می باشد.سعی کنید احساس مهم بودن را به آن شخص بدهید،چون افراد از اینکه مهم باشند،بسیار خوششان می آید و گوش کردن ما به آنها باعث میشود تا آنها احساس کنند که بسیار مهم هستند.
شما باید فرد مقابل را کاملا راحت بگذارید تا صحبت کند و باید سعی کنید تا او احساس راحتی کند. از طرفی نباید حواس او را پرت کنید و برای مثال اگر میان صحبت کردن او بیش از اندازه حواستان به گوشی تان باشد کار جالبی نیست و مانع گوش دادن درست شما به او شده است.شما در این میان باید صبور نیز باشید و اگر طرف مقابل تان میان صحبتهایش یک مکث کرد،صبور باشید و بگذارید صحبتهایش را کامل کنند.یادتان باشد با گوش کردنِ خوب،می توانید دوستان بسیار خوبی را جذب کنید.
7.در انتها خودتان را معرفی کنید
شما باید در انتهای مکالمه خودتان را معرفی کنید.باید اسم تان را به آن شخص بگویید و باید بتوانید کاری کنید که یا شماره آن شخص را گرفته و یا با او در ارتباط باشید و یا قرار ملاقات بعدی را تنظیم کنید. به هر حال باید به گونه ای نشان دهید که شما میخواهید این دوستی ادامه دار باشد.چون در تماس بودن ادامه دار شما باعث می شود تا دوستی تان صمیمی تر شود و تداوم بیشتری پیدا کند.
پس حتما این نکته را به یاد داشته باشید که در انتهای مکالمه سعی کنید،راهی برای ادامه دوستی پیدا کنیم.بر فرض مثال می توانید به او بگویید از دیدار با شما خیلی خوشحال شدم و دوست دارم باز هم شما را ببینم،می توانم شماره شما را داشته باشم؟به این شکل می توانید به فرد نشان داده باشید که شما می توانید دوست خوبی برای او باشید و می خواهید این دوستی ادامه دار شود.
از اینکه از او درخواست شماره میکنید و میخواهید ملاقات دیگری بعدا با او داشته باشید،اصلا خجالت نکشید.شاید او راغب تر از شما باشد و این موضوع را تا حدودی می توانید احساس کنید.
حالا که توانستید دوستی پیدا کنید و با او مکالمهِ خوبی داشته باشید و با او دوست شوید،نوبت آن است که بتوانید دوستی تان را گسترش دهید و آن را صمیمی تر کنید.برای این کار میتوانید از نکات زیر استفاده کنید.
1.به دنبال شباهت ها باشید،نه تفاوت ها
شما در روابط دوستی تان می توانید به دو دیدگاه برسید،دیدگاه اول این است که شما میتوانید به تفاوتهای خود نگاه کنید و دیدگاه دوم این است که شما میتوانید به شباهت های خود نگاه کنید. افراد به کسانی که شبیه به خودشان هستند بیشتر علاقه دارند،پس شما باید سعی کنید تا شباهتهای خودتان را با فرد مقابل پیدا کنید و آنها را به او بگویید و در راستای آنها گام بردارید.بر فرض مثال اگر شما علاقه به بازی های رایانه ای دارید و متوجه شده که فرد مقابلتان هم به همین موضوع علاقه مند است،این همان وجه تشابه است و باید پیگیر آن شوید و باید قرار ملاقات های دیگری را با او بگذارید تا به کلوپ بازیهای رایانه ای بروید.
شاید برای ابتدای کار برای شما سخت باشد تا وجه های تشابه یکدیگر را پیدا کنید اما با کمی فکر کردند و بررسی کردند متوجه می شوید که شباهت های بسیار زیادی را با یکدیگر دارید و می توانید از آنها استفاده کنید.مراقب باشید اگر تفاوتی پیدا کردید هرگز دوست تان را مسخره نکنید و به او توهین نکنید،چون تفاوت ها نیز بخشی از زندگی ماست و قرار نیست تمام ما شبیه همدیگر باشیم
2.حتما با دوستان تان در تماس باشید
وقتی که شروع به شناختن دیگران میکنید، با آنها در تماس باشید. بیشتر مردم چون خبرگیری نمیکنند دوستان جدیدی پیدا نمیکنند. برخی میترسند که تلفن را بردارند و تماس بگیرند. در تماس بودن با افرادی که ملاقات کردهاید اگر به شکل درست انجام شود، کاری ساده خواهد بود.
در تماس بودن با دیگران مثل ستون فقرات زندگی اجتماعی شماست. در راستای نگهداشتن دوستانتان، در تماس بودن با آنها موجب میشود شما نیز در مدار توجه آنها قرار داشته باشید و رابطهی بینتان زنده بماند. برای دوستان جدید اهمیت در تماس بودن دوچندان میشود. اگر نمیتوانید این کار را به موقع انجام دهید، پس وقت خود را برای ایجاد دوستی تلف نکنید.
اگر شما بیرون رفتید و با عدهای ملاقات کردید، هر چند روز یا نهایتا هفتهای یک بار پیگیر احوال آنها باشید. بیشتر افراد به اندازهی کافی فعال نیستند تا با شما ارتباط برقرار کنند. بنابراین اگر میخواهید کنترل زندگی اجتماعیتان در دست خودتان باشد، شما وضعیت آنان را پیگیری کنید
شما باید به فکر دوست تان باشید و اگر اینچنین باشد عادتی برای شما می شود تا همیشه با او در تماس باشید و با او تماس بگیرید.
البته همیشه نیاز نیست برای آنکه با دوست تان در تماس باشید به او زنگ بزنید،می توانید پیام دهید و یا از ابزارهای آنلاینی که در حال حاضر وجود دارد استفاده کنید.مثلا تلگرام یکی از رایج ترین و بهترین ابزارهای آنلاین پیام رسانی است و یکی از مزیت های بسیار خوبش این است که اگر شما دیر وقت به یاد دوست تان افتادید،می توانید به او پیام بدهید و او فردا صبح جواب شما را بدهد.به این شکل هم شما به کارهایتان رسیده اید و هم با یکدیگر در تماس بوده اید.
3.برنامه ای برای ملاقات و بیرون رفتن داشته باشید
برنامه ریزی برای بیرون رفتن و ملاقات دیگر دوستان تان یکی از عواملی است که هم به صمیمیت شما کمک می کند و هم بسیار لذت بخش و جذاب است و همین که دور هم جمع می شوید و به مناطق زیبا و دیدنی شهرتان می روید بسیار در روحیه و سلامتی شما تاثیر گذار است.شما خودتان باید گاهی اوقات برای رفتن به بیرون و ملاقات دوستان تان برنامه هایی بچینید و با آنها در میان بگذارید و اگر موافقت کردند حتما آن برنامه ها را پیاده سازی کنید. همیشه نباید منتظر بمانید تا دوست تان برنامه ملاقات بچیند و گاهی نیز شما هم باید این کار را انجام دهید.
برای اینکه قرارهای ملاقات تنظیم کنید و برنامههایی برای بیرون رفتن بچینید،باید به این موضوع توجه کنید که اول سعی کنید برنامههایی را بچینید که دوست تان نیز دوست داشته باشد.مثلا اگر از کوه خوشش می آیند سعی کنید برنامه ای بچینید که به کوه بروید و یا اگر زیاد تمایلی به بیرون رفتن ندارد،او را به خانه خود دعوت کنید یا به خانه او بروید.
آخر هفته ها و تعطیلی های پشت سر هم می تواند فرصت بسیار عالی برای رفتن به بیرون و ملاقات یکدیگر باشد،سعی کنید از این فرصتها به نحو احسن استفاده کنید
4.حامی دوست تان باشید
برای اینکه بتوانید دوستی تان را گسترش بدهید باید سعی کنید دوست بسیار خوبی باشید و همیشه سعی کنید از همه لحاظ دوست تان را حمایت کنید،هم از لحاظ شنیداری و گفتاری،هم از لحاظ روانی،هم از لحاظ روحی و هم از لحاظ کمک بر غلبه بر مشکلات زندگی. شما باید به گونه ای رفتار کنید که کسی که شما را دیده است احساس کند تازه شما را کشف کرده و از این که با شما آشنا شده بسیار خوشحال و خوشنود است.شما باید سعی کنید رفاقت عملی با دوست تان ایجاد کنید و هرگاه که نیاز به شما پیدا کرد سعی کنید نیازهای او را برطرف کنید و یک حامی بسیار قوی برای او باشید.
هر کاری به حرف بسیار ساده است و ما کسانی را داریم که در دوستیِ حرفی و دروغین بسیار قدرتمند هستند و در ظاهر دوست و رفیق بسیار خوبی به نظر می رسند،یعنی مدام می گویند که تو بهترین رفیق من هستی،خیلی عالی هستی و من هر کاری که از دستم بربیاید برای تو انجام می دهم؛خیلی چاکرتم و دربس بنده مخلص کامل تو هستم،اما هنگامی که پای حمایت کردن و کمک رسید،دیگر خبری از آن دوست بسیار خوب نیست و در عمل به هیچ عنوان نمی توان روی آن حساب کرد. به این نوع دوستی، دوستی حرفی می گویند و جدا از دوستی عملی است و هیچ کس دوستِ حرفی و ظاهری را دوست ندارد و ترجیح نمیدهد با آن شخص رفاقت خود را صمیمی تر کند، پس شما باید سعی کنید از نوع رفاقت عملی را ایجاد کنید و یک دوست حامی باشید و کاری کنید که دوست تان بتوانند واقعا روی شما حساب باز کند.
از حالا به بعد هر کاری که از دست تان برمیآید برای دوست تان انجام دهید و سعی کنید در عمل،رفیق بسیار خوبی برای دوست تان باشید؛یادتان باشد که همیشه دوستان بسیار خوب، در مواقع دشواری و سختی در کنار دوست شان باقی می مانند و حمایتش می کنند،پس دوست بسیار خوبی برای دوست تان باشید.
منبع: سایت دوستان خوب