برقراری ارتباط موثر با دیگران به کمک موضوعات زیر
ارتباط موثر یکی از موضوعات مهم زندگی هر شخصی است و اگر ما بتوانیم ارتباطات موثر و خوبی با دیگران ایجاد کنیم به بهبود زندگی خود بسیار کمک کرده ایم و در واقع ایجاد چنین ارتباطی یکی از مهارت های مهم زندگی است.بعضی افراد بر این باور هستند که این موضوع امری ذاتی است ولی اصلا این موضوع صحیح نمی باشد و کاملا امری اکتسابی است و ما به راحتی می توانیم با رعایت نکاتی و تمرین مداوم آنها،مهارت ایجاد رابطِ موثر را یاد بگیریم.
شاید تا به حال برای هر کدام از ما پیش آمده باشد که در زندگی نتوانسته باشیم،رابطه موثر و خوبی را با دیگران ایجاد کنیم و از این موضوع رنج کشیده باشیم و شاید لطمه های روحی و عاطفی زیادی دیده باشیم اما ایجاد چنین رابطه ای اصلا کار سختی نیست و ما افراد زیادی را دیده ام که میتوانند خیلی راحت با دیگران ارتباط برقرار کنند و مسلماً ما هم می توانیم یکی از آنها باشیم.
برای ایجاد یک رابطه موثر نکات زیر بسیار به شما کمک میکند و اگر بتوانید این نکات را رعایت کنید،قطعا شما هم میتوانید یکی از آن افرادِ موفق باشید.
1.همرنگ و هم سطح شدن با دیگران
هر کس دیگران را با معیارها و دیدگاههای خود قضاوت میکند.
استر هاردینگ
یکی از راهکارهای بسیار کاربردی که کمک بسیار زیادی در ایجاد ارتباط موثر با دیگران میکند،این است که خود را در سطح دیگران ببینیم و به شکلی خود را هم رنگ آنها کنیم.هر چقدر در سطح دیگران ظاهر شویم و به زبان قابل درک برای آنها حرف بزنیم،موفق تر خواهیم بود.
مهم نیست که این افراد که هستند و چه موقعیتی دارند فقط نکته مهم این است که با آنها هم سطح شویم.برای مثال شما نمیتوانید با فرزند چهار ساله خود به همان شکل حرف بزنید که با دوست سی ساله تان حرف میزنید.اگر میخواهید ارتباط موثری با فرزند خود داشته باشید باید با او هم سطح شوید و به گونه ای باید بچه شوید.
همیشه ما میتوانیم به دو روش به مخاطبان خود نگاه کنیم.
1.میتوانیم به اختلافات و تفاوت هایمان نگاه کنیم.
2.میتوانیم به نقاط مشترک و شباهت هایمان نگاه کنیم.
اکثر انسان ها از روش اول استفاده میکنند و دقیقا به همین دلیل است که در روابط خود موفق نیستند و نمیتوانند ارتباط موثری را برقرار کنند.
ما نقاط مشترک فراوانی با دیگران داریم و با کمی تمرین میتوانیم به راحتی آنها را پیدا کنیم و اگر ما بتوانیم نقاط مشترک خود را با دیگران ببینیم به صورت ناخودآگاه خصومت ها و مقاومت ها را از بین میبریم و با آنها دوست و هم رای میشویم.وقتی افراد با یکدیگر همسان میشوند،با هم همکاری میکنند.
این موضوع بسیار جالب و سودمند است.به تعداد کسانی که در دنیا زندگی میکنند،نگرش های متفاوتی وجود دارد.هم سو شدن با دیگران افق دید و ذهن انسان را باز میکند و کاری با شما میکند تا بتوانید موضوعات را از نقطه نظرات مختلف نگاه کنید و همکاری دیگران را جلب کنید.
2.ایمان به خود و توانایی ایجاد ارتباط موثر
شما برای اینکه بتوانید یک ارتباط موثر ایجاد کنید باید به خودتان ایمان داشته باشید و ایمان داشته باشید که شما می توانید ارتباط بسیار خوبی را با دیگران برقرار کنید.اگر شما به خودتان و توانایی های تان ایمان نداشته باشید هیچ گاه نمی توانید در زندگیتان موفق شوید و دقیقاً ارتباطات نیز از این موضوع جدا نیست.
بیشتر ما درست به خود و تواناییهای خودمان ایمان نداریم و این موضوع به کودکی ما برمیگردد،چون هرگاه که خواستیم کاری را در کودکی انجام دهیم ما را تحقیر کردند و به ما گفتند که تو نمی توانی انجام بدهی،برای همین منظور ما به تواناییهای خودمان شک کرده ایم.
حالا زمانش رسیده که ما به خودمان ایمان پیدا کنیم و به خداوند توکل کنیم و از او درخواست کنیم تا هر روز ایمان ما را نسبت به خودمان و خودش و تواناییهای ما بیشتر و بیشتر کند.اگر ما به توانایی ایجاد یک رابطه موثر ایمان نداشته باشیم،مدام از این موضوع فرار می کنیم و برای ما بسیار سخت است و شاید این موضوع را برای خودمان یک غول بدانیم.
مطمئنم شما افرادی را دیده اید که به خود ایمان دارند و مطمئن هستند که می توانند روابط خوبی را ایجاد کنند؛چنین افرادی واقعا در داشتن روابط موثر،موفق هستند.
برای اینکه بتوانید ایمان خود را تقویت کنید باید این موضوع را ابتدا از خداوند درخواست کنید و بعد این گفته را همیشه به یادِ خود بیاورید که در هر جایی که می روید به خود بگویید که من به خودم ایمان دارم و مطمئن هستم که می توانم روابط بسیار خوبی را ایجاد کنم و موفق شوم.
خودتان را هیچگاه دست کم نگیرید و بدانید از افرادی که به خود ایمان دارند و روابط خیلی خوبی را می توانند ایجاد کنند،هیچ چیزی کم ندارید.آن افراد هم روزی مانند شما بودند و با تمرین توانستند این تواناییها را در خود ایجاد کنند.
3. همیشه جانب طرف مقابل را داشته باشید
اکثر افرادی که در روابطِ خود بسیار ضعیف هستند،همیشه به فکر خودشان هستند و اصلاً کاری به دیگران ندارند و برایشان مهم نیست که دیگران چه چیزهایی را نیاز دارند و چه فکرهایی دارند و چه اهدافی را دنبال می کنند.خودخواهی و خودشیفتگی بیش از اندازه این افراد باعث میشود تا هیچگاه به فکر دیگران نباشند و فقط به فکر منافع و مقاصد خودشان باشند. اما اگر شما بخواهید یک رابطه موثر را ایجاد کنید،باید بر این موضوع احاطه داشته باشید که دیگران نیز در این رابطه مهم هستند و رابطه یعنی یک موضوع دو طرفه. اگر شما فقط به فکر خودتان باشید،کسی تمایل نخواهد داشت تا با شما رابطه برقرار کند و یا اگر رابطه برقرار میکنند دوست ندارد آن را پایدار کند.
همیشه به این موضوع فکر کنید که دیگران به دنبال چه اهدافی هستند و جانب آنها را نیز در نظر بگیرید،چون شما میخواهید در یک موضوع دو طرف پا بگذارید و حالا می خواهید پایتان را فراتر گذاشته و یک روابط موثر داشته باشید؛پس یک نکته بسیار مهم که باعث موفقیت تان می شود،این است که به این رابطه دوطرفه نگاه کنید و ببینید که دیگران که با شما در ارتباط هستند،به چه موضوعاتی فکر می کنند و چه چیزهایی را میخواهند. اگر بتوانید موضوعات را از دیدگاه دیگران نیز نگاه کنید،در روابط تان بسیار موفق خواهید شد.
من هر کسی را که در زندگی خود دیدم که فقط به فکر خودش است و اهداف خود را فقط در نظر دارد،از آن طرف در روابطش بسیار ضعیف است و کسی تمایل ندارد که با آن فرد دوستیِ صمیمی و یا یک رابطه عمیق را برقرار کند.بکوشید تا از این افراد نباشید و از خودخواهی خود کمی بگذرید و ببینید افراد نیز چه می خواهند و به چه چیزهایی فکر می کنند و در راستای افکار آنها نیز گام بردارید.
4. احترام، یکی از ستون های اصلی ارتباط موثر
یکی از احساس های بسیار مهم انسان، احساس مهم بودن است و برای افراد بسیار مهم است که احساس کنند که مهم و قابل احترام هستند. آیا اگر شما به یک مهمانی بروید که افرادی در آنجا هستند و شروع کنند به شما بی احترامی و توهین کنند،آیا حاضر هستید که در آن مهمانی بمانید؟ آیا تمایل دارید با کسی که مدام به شما بی احترامی میکند و برایش بودن یا نبودن شما،اصلا مهم نیست،دوستی صمیمی و گرمی داشته باشید؟
مطمئن هستم که پاسخ شما به این دو سوال منفی است، چون در واقع هیچ کس دوست ندارد در جایی باشد که به او بی احترامی شود و یا با افرادی برود که به او بی احترامی میکنند و ارزشی برای او قائل نیستند. دقیقاً دیگران هم مثل شما هستند و دوست ندارند که به آنها بی احترامی شود،پس اگر شما می خواهید یک رابطهِ بسیار عالی را با دیگران داشته باشید،باید به آنها احترام بگذارید،باید به افکارِ آنها، اهدافِ آن ها،شخصیتِ آنها،احساسِ آن ها،به هر چیزی که می دانید برای آنها مهم است،احترام بگذارید.
وقتی شما به دیگران احترام می گذارید،در اکثر مواقع متقابلاً احترام نیز از آنها دریافت می کنید.یعنی وقتی که به حرفهای آنها با دقت بسیار گوش میدهید و به آنها این احساس را می دهید که حرف های شما برای من مهم است،آنها نیز به حرف های شما با دقت زیاد گوش میدهند و برای شما ارزش قائل خواهند بود.
به شما پیشنهاد می کنم از امروز به بعد برای دیگران بیشتر احترام قائل باشید و برای آنها ارزش قائل شوید و مطمئنم معجزه آن را در زندگی خود احساس خواهید کرد که چقدر دیگران تمایل پیدا خواهند کرد تا با شما ارتباط بیشتری برقرار کنند.
5. به جمع بودند فکر کنید،تَکرو نباشید
ما انسانها،موجوداتی اجتماعی هستیم و گروه بودن و در جمع بودن ما به ما معنی میدهد. هیچگاه ما در واقع نمی توانیم به تنهایی موفق شویم؛اما متاسفانه خیلی اوقات ما فکر می کنیم که فقط و فقط خودمان هستیم و خودمان مهم هستیم و دیگران هیچ نقشی در زندگیِ ما ندارند و اصلا مهم نیستند. این طرز فکر ما را از داشتن روابط موثر دور میکند و به ما تفکر تَکروی را میدهد.
در واقع ما در یک تیم بسیار بزرگ زندگی می کنیم،اگر پدر و مادر ما وجود نداشتند تا ما را به این سن برساند،هیچگاه ما نمی توانستیم به خودی خود بزرگ شویم،چه برسد به اینکه حالا فکر کنیم فقط خودمان همه کارها را انجام دادهایم.
برای مثال در یک تیم فوتبال وقتی که کسی گُل را میزند،آیا فقط همان شخص است که گُل را زده و بقیه افراد دیگر هیچ نقشی ندارند؟مطمئنا این طور نیست و وقتی گُلی زده شده در واقع کل تیم گُل را زدند و پیروز شدند.اگر همان پاسکاری ها بین افراد دیگر نبود،آیا امکان داشت که آن شخص گُل را بزند؟
اگر ما تفکرِ تَکروی را داشته باشیم و فقط به خودمان فکر کنیم و احساس کنیم که خودمان فقط میتوانیم همه کارها را انجام بدهیم،از ارتباط برقرار کردن با دیگران دوری می کنیم و می خواهیم همیشه خودمان همه کارها را انجام دهیم.ما باید دیدگاه خودمان را به سمت وحدت و گروهی بودن تغییر دهیم. از شما خواهش می کنم امروز در رابطه با این موضوع فکر کنید که اگر دیگران در زندگی ما نبودند واقعا چه اتفاقی برای ما می افتاد؟ بدون غرور به این موضوع فکر کنید تا اهمیت دیگران را در زندگی به صورت کامل متوجه شوید.
6.از ایجاد ارتباط نترسید
ترسیدن همیشه یکی از موانع زندگی ما برای موفقیت و پیشرفت بوده است و در روابط نیز به همین شکل است و خیلی اوقات ما چون در کودکی کوبیده شده ایم ،از ایجاد روابط با دیگران می ترسیم. می ترسیم که مورد انتقاد قرار گیریم و یا مسخره شویم و یا کم محلی ببینیم.این ترس ها جلوی ایجاد رابطهِ جدید را می گیرد و حتی هنگامی که ما رابطه با دیگران داریم،مانع می شود تا رابطهِ موثری را با آنها ایجاد کنیم، رابطه ای که از آن کاملاً لذت ببریم.
بعضی اوقات ما در یک رابطه هستیم ولی از آن شخص می ترسیم، مثلاً از دوستمان،از همسرمان،از پدر و مادرمان و گاهی اوقات از فرزندانمان نیز می ترسیم.گاهی اوقات میترسیم آنها را از دست بدهیم،آنها از دستمان فرار کنند و یا دیگر به ما توجه نکنند. اگر هر گونه از این ترسها را داشته باشیم،باعث میشود تا به رابطه ما لطمه بخورد و شاید در گاهی اوقات دیگران از ما دور شوند. اگر این ترس را داشته باشیم که آنها ما را تنها بگذارند،مدام به آنها می چَسبیم و افراد از این موضوع اصلا خوششان نمی آید.
شما دوست خوبم امروز به روابط خود نگاه کنید و ببینید آیا ترسی در آنها وجود دارد؟ روی این موضوع بیشتر فکر کنید؛مثلاً شاید گاهی اوقات ما به خاطر اینکه میترسیم افراد را از دست بدهیم یا می ترسیم که نقص هایی که آنها دارند را در جلوی روی خودشان بگوییم،در پشت سرشان می گوییم و بعد که آنها متوجه می شوند،بسیار ناراحت می شوند و شاید رابطه مان را از دست بدهیم.
پس شما دوست خوبم سعی کن ترس هایی را که در ذهن داری شناسایی کنی و به این موضوع کاملاً فکر کنی و اگر روابطی از روی ترس داری ترسهایت را کاملا کنار بگذاری و خیلی خوب به روابط خود ادامه دهی.
7.سؤتفاهم پیش نیاورید،در روابط تان صادق باشید
شاید این موضوع را خودتان بدانید که صداقت یکی از مهمترین موضوعاتی است که نقش بسیار کلیدی را در روابط ما ایفا میکند و اگر ما به دیگران دروغ بگوییم؛رفته رفته آنها در برابر ما سرد میشوند و فردی میشویم که دیگر روی ما زیاد حساب باز نمیکنند.
ما باید فرکانس صحبتهای خودمان را با صحبتهای خودمان تنظیم کنیم،حالا شاید بپرسید این موضوع به چه معناست؟
شاید این موضوع برایتان پیشآمده باشد که مثلاً مهمانی به صورت سرزده به خانه شما آمده است و شما کارهای واجب دیگری نیز دارید که انجام دهید،وقتی که از شما میپرسند آیا کاری جایی ندارید، شما پاسخ می دهید که نه اصلا کاری جایی ندارم چون میخواهید دل آنها را نشکنید ولی در درون،در حال خوردن خودتان هستید و دعا میکنید آنها سریعتر بروند تا شما بتوانید به کارهایتان برسید.این موضوع دقیقا همان است،یعنی در ذهن خودتان چیز دیگری را میخواهید بگویید ولی به کلام چیز دیگری را میگوید.
احتمالاً جریان رطب خورده پیامبر اسلام را می دانید،این جریان دقیقاً همین موضوع را به ما تذکر میدهد.روزی مردی پسرش را به نزد پیامبر اسلام میبرد و به پیامبر میگویند که پسرم زیاد رطب میخورد،خواهشاً به او بگویید که این کار را دیگر انجام ندهد. پیامبر به آن مرد میگویند پسرت را ببر و فردا بیاور و مرد نیز همین کار را میکند و پسرش را فردا دوباره نزد پیامبر میآورد. پیامبر به پسرش میگوید که پسرم رطب زیاد نخور و مرد از این موضوع تعجب میکند و از پیامبر سؤال میکند که چرا همان دیروز این موضوع را به او نگفتید که من نخواهم این همه راه را بروم و دوباره بیایم. پیامبر به مرد میگویند من خودم دیروز رطب خورده بودم و نمیتوانستم به پسرت بگویم که رطب نخورد و اگر هم میگفتم تأثیری در او نمیگذاشت.پیامبر کاملاً این موضوع را میدانست و این درس را میخواست به ما بدهد،که اگر خودتان کاری را کرده باشید و به دیگران بگویید انجام ندهند،تأثیری نخواهد داشت،چون فرکانس و ارتعاش حرف زدن شما با حرف زدن شما تضاد دارد و اولین چیزی که ذهن ما دریافت میکند فرکانس و ارتعاش فرد است.
اگر در صحبتهایتان باکسانی که در آنها در رابطه هستید این موضوع را رعایت نکنید،باعث سؤتفاهم میشود و در رابطهِ شما اختلال ایجاد میکند،پس سعی کنید همیشه باصداقت با دیگران صحبت کنید تا جلوی این سؤتفاهم ها را بگیرید.
8.انعطاف و نداشتن تعصب
وقتی که موضوعِ رابطه پیش می آید،یعنی وارد شدن به یک موضوع دو طرفه؛یعنی دو نفر و یا چند نفر و چند طرز فکر متفاوت.
خیلی اوقات ما با دیگران سر افکارمان بحث می کنیم یا میخواهیم طرز فکر خودمان را به دیگران تحمیل کنیم،اگر که چنین باشیم نمی توانیم رابطهِ موثری را با دیگران ایجاد کنید.ما باید بتوانیم طرز فکر و رفتار دیگران را همانطور که هستند،بپذیریم و در این موضوعات،تعصبی نداشته باشیم.تعصب داشتن به این معناست که فقط و فقط طرز فکر خود من مهم است و هیچ چیز دیگری وجود ندارد که بهتر از آن باشد.افراد متعصب انعطافی ندارند،اگر ما بیش از اندازه در روابطمان خشک باشیم و انعطافپذیر نباشیم،خیلی از روابطمان را از دست میدهیم.
شما باید به گونه ای باشید که نسبت به هر کس انعطاف داشته باشید و در همان سطح به توانید بالا و پایین شوید.
مثلاً اگر که با دوستِ تان و یا همسرتان سر یک موضوع به اختلاف نظر رسیدید،باید خیلی منطقی و خوب با او صحبت کنید و اگر حرف منطقی را به شما گفت،کاملا بپذیرید و به این شکل نباشید که فقط حرفِ شما درست باشد و حرف دیگری را نپذیرید؛یا اگر همکارتان پیشنهادی داد که دیدید برای زندگی تان خیلی مفید است کاملاً از او بپذیرید و به همان شکل رفتار کنید.
یادتان باشد اگثر افراد از آدم هایی که بیش از اندازه خشک و مُتعصب هستند و هیچ حرف دیگری را نمی پذیرند،خوششان نمی آید.
9.با هر کسی هر طور راحت هست،ارتباط برقرار کنید
شما باید افرادی که با شما در ارتباط هستند را بشناسید و متوجه شوید که هر کدام از آنها چگونه راحت تر هستند که با شما ارتباط برقرار کنند.مثلاً بعضی ها فقط دوست دارند که با شما دوستِ تلفنی باشد و با شما بیشتر راحتترند که تلفنی ارتباط برقرار کنند و یا بعضی افراد هستند که فقط دوست دارند در شبکه های اجتماعی با شما دوست و همراه باشند و یا شاید بعضی افراد هستند که دوست دارند ارتباط حضوری با آنها داشته باشیم.
کاری که شما باید انجام دهید این است که متوجه شوید،افرادی که با شما در ارتباط هستند،هرکدامشان با چه روشی راحت ترند.مثلاً شاید دوستِ شما دوست نداشته باشد که شما هر روز به ملاقات حضوری او بروید و شاید با این کار،بیش از اندازه وقتی او را می گیرید؛پس شما هم باید بدانید که چگونه راحتتر است و همانطور رفتار کنید.شاید او راحت باشد که فقط هفته ای یکبار با شما ملاقات حضوری داشته باشد.
بعضی افراد هم هستند که دوست دارند هر روز با شما ملاقات حضوری داشته باشد و شما هرچقدر آنها را بیشتر ببینید،آنها خوشحال تر می شود.
سعی کنید متوجه شوید که افرادی که در رابطه با شما هستند،با چه روشی راحت تر اند و با همان روش با آنها برخورد و ارتباط برقرار کنید.
10.گوش دادن برای یک رابطهِ موثر،نیاز است
شاید این موضوع یکی از سخت ترین کارهایی باشد که ما لازم است برای یک رابطه موثر انجام دهیم،چون ما هیچ گاه یاد نگرفته ایم که گوش کنیم و بیشتر می خواستیم حرف خودمان را بزنیم و یا شاید درست گوش کردن هیچ گاه جزؤ آموزش هایی که به ما داده اند،نبوده است ولی خوب موضوعی است که بسیار در روابط ما تاثیر می گذارد و کاری با ما می کند که فرد بسیار محبوبی شویم. افراد از اینکه به آنها گوش و توجه کنید بسیار خوشحال و راضی می شوند و دوست خواهند داشت زمانِ شان را با شما سپری کنند.
گوش دادن به افراد، حسِ مهم و ارزشمند بودن را در آنها بیدار میکند و کاری میکند که آنها فکر کنند،فرد مهمی هستند و اگر شما این احساسِ مهم بودن را به آنها بدهید،شخص مهمی در زندگی آنها می شوید و در رابطهِ شما بسیار تاثیرِ مثبت میگذارد.
سعی کنید وقتی کسی دارد با شما گفت و گو می کند،به چشم های او نگاه کنید و تمام توجه و تمرکز خود را به حرف های او نشان دهید.هیچگاه وقتی دارد صحبت میکند،حرف او را قطع نکنید؛مگر اینکه بخواهید حرفهای او را تایید کنید و یا کلمه ای را که به ذهنشان نمی رسد،به آنها بگویید. اکثر افراد از اینکه حرفشان را قطع کنیم و خودمان شروع به صحبت کردن کنیم،بسیار بَدشان می آید و بی احترامی و ارزش قائل نبودن برای افراد است.
11.پیش داوری و قضاوت نکنید
قضاوت نکردن در رابطه با افراد می تواند بسیار به ما کمک کند تا یک رابطه موثر را داشته باشیم.خیلی اوقات ما با پیش داوری ها و قضاوت های ذهنیِ اشتباهی که برای خود میکنیم،باعث می شویم به رابطه ما لطمه بخورد؛شاید برای شما اتفاق افتاده باشد که مثلاً به دوستِ تان زنگ میزنید و میبینید که گوشی را جواب نمی دهد،سریعاً ذهن ما به ما میگوید: نکنند دیگر با ما قهر کرده است؟ نکند از عَمد گوشی را جواب نمی دهد؟ نکند میخواهد رابطه دوستی را با ما قطع کند؟ و یا شاید هزار پیش داوری اشتباه و منفیِ دیگر.وقتی حقیقت را متوجه میشویم میبینیم که دوستمان گوشی را در خانه جا گذاشته است و نمی توانسته جواب بدهد و هیچ دلیل دیگری هم نداشته.
خیلی اوقات این پیش داوری ها باعث میشود تا دیدگاه ما نسبت به رابطهِ مان منفی شو دو یا شاید با دیگران برخورد منفی کنیم.مثلاً در همان مثال که دوستمان گوشی موبایل اش را جواب نداده،وقتی که این فکرهای منفی را پیشِ خودمان می کنیم،از لحاظ ذهنی و روانی به هم می ریزیم و وقتی دوستِمان با ما تماس گرفت،با او به صورت بسیار بدی صحبت و برخورد میکنیم و شاکی می شویم که چرا گوشی ات را جواب نداده ای. این پیش داوری ها باعث می شود که لطمههای کوچکی به رابطه ما بخورد و شاید بعضی اوقات رابطه ما سر هم این موضوعات به هم بخورد.
گاهی اوقات هم ما در رابطه با دوستانمان قضاوت میکنیم و زندگیِ آنها را مورد بررسی قرار میدهیم وعیب هایی که آنها دارند را پشت سر آنها به دیگران می گوییم ولی هیچگاه این فکر را نمی کنیم که اگر خود ما در شرایطِ زندگی آنها بودیم شاید عیب های بیشتر را داشتیم و اشتباهات بیشتری را انجام می دادیم.
اگر شما در رابطهِ با دوستانِ تان قضاوت و پیش داوری می کنید، خودتان را جای آنها بگذارید و ببینید آیا اگر شما هم در شرایط آنها بودید،همین اشتباهات را نمی کردید؟
12.موقعیت را بشناسید
شما باید از لحاظ اینکه چه حرف و چه رفتاری را در چه موقعی انجام دهید،خیلی موقعیت شناس باشید و بدانید چه رفتاری را و یا چه حرفی را در جای خودش انجام و یا بزنید.مثلاً شما باید به موقع خودش شوخی و مِزاح را داشته باشید و در موقعیت های حساس و جدی نیز، کاملا جدی شوید. در زندگی خود باید تعادل را رعایت کنید اگر بیش از اندازه جدی باشید،زندگی بر شما سخت می گذرد و اگر هم همیشه به شوخی و مزاح باشید،شاید زندگی تان به پیشرفت و تعالی نرود.
برای مثال اگر دوستِ تان با شما میخواهد در رابطهِ با یک موضوعِ کاری صحبت کند،اگر همه اش را به شوخی و مزاح بگذرانید نوعی بی احترامی به او کرده اید و شما باید موقعیت را بشناسید که چه موقعی شوخی کنید و چه موقعی جدی باشید.
13.تا میتوانید دیگران را نصیحت نکنید
آیا خود شما از فردی که مدام عیب های شما را به شما بگوید و شما را نصیحت کند و خودش را اصطلاحاً علامهِ دهر بداند،خوشتان می آید؟
مطمئن هستند که اینطور نیست،هیچ کدام از ما خوشِمان نمی آید که کسی مدام ما را پند و نصیحت بگوید و اصطلاحاً بخواهد راهِ ما را درست کند وعیب های ما را به ما بگوید؛پس شما هم باید همینطور باشید و سعی کنید دیگران را نصیحت نکنید.وقتی که دیگران را نصیحت می کنیم،ناخودآگاه این احساس را به آنها میدهیم که من از تو برتر هستم و به خاطر همین،دارم عیب هایِ تو را می گویم. هیچگاه دیگران دوست ندارند که کوبیده شوند و ما با نصیحت کردنِ دیگران،این احساس را به آنها میدهیم.
افرادی که بسیار بزرگ هستند و به بلوغ فکری رسیده اند،هیچگاه دیگران را نصیحت نمیکنند و سعی می کنند خودشان را هر روز بهبود دهند وعیب هایِ خودشان را رفع کنند، پس اگر شما هم میخواهید فرد بزرگی باشید،سعی کنید دیگران را نصیحت نکنید.
اگر می خواهید فرد تاثیرگذاری باشید سعی کنید عیب هایِ خودتان را برطرف کنید و دیگران به این موضوع ها نگاه خواهند کرد و کم کم روی افراد دیگر نیز تاثیر خواهید گذاشت و آنها از شما تاثیر می گیرند.
14.دیگران را درک کنید
افراد همیشه به دنبال کسانی هستند که درکِ بسیار بالایی داشته باشند و در موقعیت های خاص بتوانند شرایط آنها را درک کنند. اما به راستی در کردن به چه معناست؟
درک کردن یعنی اینکه ما بتوانیم خودمان را در شرایط و موقعیت فرد مقابل بگذاریم و حس و حالی که در آن موقعیت دارد را متوجه شویم.برای مثال شاید شما از دوستِ تان کمکی را بخواهید و درخواستی را داشته باشید؛مثلاً از او بخواهید تا به کمکِ شما بیاید ولی دوست شما،قرار کاری را از قبل تنظیم کرده است و باید به سر آن قرار برود و خوب به درخواست شما جوابِ رَد می دهد.اگر شما در این موقعیت نتوانید شرایط دوستِ تان را درک کنید،از او ناراحت می شوید ولی اگر واقعا خودتان را به جای او بگذارید و ببینید که قرارِ کاری،بسیار مهمتر است و اگر خود شما هم به جای او بودید،همین کار را می کردید؛اصطلاحات آن فرد را درک کرده اید.چون خودتان را در شرایط آن فرض کرده اید و دیده اید که این قرار کاری،بسیار مهم و سرنوشت ساز است و شما که احتیاج به کمک دارید شاید از کس دیگری می توانید آن کمک را درخواست کنید.
افرادی که قادر هستند خودشان را در شرایط دیگران بگذارند و آنها را درک کنند،دارای محبوبیت بسیار بالایی هستند و افرادِ زیادی تمایل دارند که با آنها رابطه برقرار کنند؛پس اگر به دنبالِ داشتن روابط موثر هستید،سعی کنید آستانه درکِ تان را بالا ببرید و بتوانید خودتان را در شرایط دیگران بگذارید.
15.بر سر قول هایتان بمانید
یکی از فاکتورهای دیگری که باید برای پیدا کردن یک رابطه موثر در خود ایجاد کنید،متعهد بودن است. شما باید حرفهایی که میزنید با عمل هایتان یکی باشد و اگر قول و تعهدی به کسی می دهید،سر قول و تعهد تان باشید.اگر سر قول خود نباشید،آرام آرام دیگران کمتر روی شما حساب باز میکنند.
سعی کنید اگر با دیگران قراری را می گذارید،سر وقت بروید چون نوعی بی احترامی به دیگران می شود.اگر شما سر وقت نروید این را به آنها نشان می دهد که شما برای وقت و زمان دیگران هیچ ارزشی قائل نیستید و اگر دیگران چنین احساسی را بکند،یعنی احساس بی احترامی،نسبت به رابطه با شما سرد میشوند.چون همانطور که گفتیم احترام گذاشتن به دیگران یکی از پایههای اصلی ایجاد روابط موثر است.
اگر تعهدی را به دیگران می دهید،سعی کنید بر تعهد خود پایدار باشید و نسبت به تعهد خود احساس مسئولیت کنید.افراد برای اشخاصی که روی قول ها و تعهد های خود هستند پایدار هستند،بسیار ارزش قائل اند و تمایل زیادی دارند تا با آنها رابطه داشته باشند.
16.تایید و توجه به دیگران
یکی از نیازهای افراد،نیاز به جلب توجه می باشد و اگر شما بتوانید خوب به دیگران توجه کنید،میتوانید روابط موثر بسیار زیادی را ایجاد کنید. آیا خود شما افرادی را که به شما هیچ توجهی نمی کنند را دوست دارید؟
مطمئن هستم که شما هم افرادی که به شما توجهی ندارند را دوست ندارید،پس دیگران هم به همین شکل هستند و دوست دارند که به آنها توجه شود. بعضی از افراد هزینههای بسیار زیادی را می کنند فقط به خاطر اینکه توجه دیگران را بِخَرند.برای مثال ماشین های گران قیمت می خرند و یا گوشی ها و ساعت هایی که شاید اصلا نیازی نداشته باشند،یا زیور آلاتی را می خرند و هزینه هایی برای آنها می کنند،فقط به خاطر اینکه بتوانند جلب توجه کنند. این موضوع در کودکان و در افراد کم سن و سال بیشتر است؛به گونه ای که خیلی از کودکانِ ما فقط به توجه،زنده هستند و اگر به آنها توجه نکنیم،افسرده و سرخورده میشوند.
موضوع دیگری که در انسان ها بسیار مهم است،تایید شدن است. خیلی از افراد حاضر هستند هر کاری را انجام دهند تا فقط دیگران آنها را تایید کنند و یا مبنای زندگیشان را بر اساس تاییدِ دیگران می چینند. شاید چنین افرادی را دیده باشید که فقط و فقط نگران حرف مردم هستند و هر کاری را انجام می دهند،تا دیگران آنها را تایید کنند.
نیاز به جلب توجه کردن و تایید کردن در دیگران یک طِیف دارد و در افرادی بیشتر است و در افرادی کمتر.شما می توانید با توجه و تایید کردن دیگران،رابطه موثرتری را با آنها ایجاد کنید.خواهش می کنم به این موضوع کاملاً فکر کنید و ببینید که افراد در چه جاهایی می خواهند جلب توجه کنند و یا تایید دیگران را داشته باشند.
البته بعضی افراد که بسیار باهوشند این موضوع را می دانند و اگر شما به صورت دروغین آنها را تایید کنید،این موضوع را متوجه می شوند و می فهمند که دارید الکی آنها را تایید میکنید. پس باید مراقب چنین افرادی باشید و در جاهایی هم با آنها موافق نباشید،تا این موضوع را به آنها بفهمانید که شما در جاهای هم آن ها را تایید نمی کنید و در واقع باید به صورت هوشمندانه آنها را تایید کنید.
ولی در داشتن ارتباط خوب با دیگران،توجه کردن و تایید کردن آنها بسیار می توانند به شما کمک کنند. اگر می خواهید شدتِ آن را بفهمید می توانید به زندگی بعضی از فوتبالیست های مشهور و یا خواننده ها و بازیگران نگاه کنید و ببینید وقتی که آنها دوره ی شُهرتِ شان تمام می شود و دیگران کمتر به آنها توجه می کنند،حال و زندگی آنها خراب میشود و بعضی از آنها کاملا افسرده میشوند.چون خیلی برای شان مهم بوده است که دیگران همیشه به آنها توجه کنند.
پس شما دوست خوبم از این موضوع می تواند در ایجاد روابط موثر خود،استفاده کنید و با تایید و توجه کردن دیگران رابطه های بسیار خوبی را با آنها ایجاد کنید.
منبع: سایت دوستان خوب