رابطه خوب

روابط بهتری را تجربه کنیم
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

آداب معاشرت هنگامی که در دانشگاه هستید

30 شهریور 1399 توسط Farzad Khalili

آداب معاشرت در دانشگاه یکی از موضوعات مهمی است که افرادی که دانشجو هستند باید بدانند. دانشگاه چون محلی عمومی است و افراد زیادی در آنجا تردد دارند ما باید نکات آداب معاشرت در دانشگاه را بدانیم تا بتوانیم به خوبی با دیگران ارتباط داشته باشیم. در این مقاله کوتاه ما به این نکات اشاره‌ای کردیم، امیدوارم که این نکات برای شما مفید باشد و سطح برقراری ارتباط با دیگران و معاشرت شما را بهبود دهد. با ما همراه باشید.

 

 

هیچ گاه با لباس کار یا با لباس ورزشی و یا لباسی که مربوط به ارگانی خاص است وارد دانشگاه نشوید.
 

دانشگاه محل درستی برای آرایش های خاص و یا انداختن گردن بندهای خاص و استفاده از وسایلی که جلب توجه میکند نیست.
 

حتما در کلاس های درس سکوت را رعایت کنید.
 

استفاده از گوشی موبایل در کلاس نوعی توهین به کلاس، استاد و دیگران می باشد، پس حتما سر کلاس گوشی خود را کنار بگذارید.
 

هرگز در محیط دانشگاه بلند صحبت نکنید و یا آواز نخوانید.
 

به هیچ عنوان برای صدا کردن شخصی داد و یا سوت نزنید، اگر می خواهید کسی را صدا کنید کنار او بروید و آرام او را صدا کنید. خصوصا در مورد استاتید دانشگاه، حتما کنار آن ها بروید و خیلی محترمانه و آرام آن ها را صدا کنید.
 

بهتر است سر کلاس های درس خمیازه نکشید و این موضوع را کنترل کنید و یا اگر مجبور شدید جلوی دهان خود را هنگام خمیازه کشیدن بگیرید.
 

به هیچ عنوان به اقوام، افراد و یا جنس مخالف توهین نکنید.
 

هیچ گاه به استاد خود و یا دیگران نخندید و آن ها را مسخره نکنید.
 

در محیط دانشگاه با صدای بلند آهنگ گوش ندهید چون این موضوع باعث آزار دیگران می شود.
 

بهتر است داخل محیط‌های سربسته از کلاه استفاده نکنید و کلاه خود را دربیاورید.
 

اگر فرد باهوش و با استعدادی هستید، این موضوع را به رخ دیگران نکشید و بهتر است تا جایی که می‌توانید به دیگران نیز کمک کنید.
 

به هیچ عنوان در دانشگاه داد نزنید چون این موضوع خلاف نکات آداب معاشرت در دانشگاه است.
 

بهتر است کتاب‌ها و جزوه‌های خود را در زیر بغل خود نگذارید و آنها را در دستان خود نگه دارید.
 

از حرکات فیزیکی مانند مشت زدن و یا لگد زدن در دانشگاه خودداری کنید.
 

در کلاس‌های درس میان صحبت دیگران نپرید و صبر کنید تا صحبت‌های فرد تمام شود و بعد شروع به صحبت کنید.
 

قبل از حرف زدن در کلاس‌های درسی بهتر است از استاد خود اجازه بگیرید و بعد از گرفتن اجازه صحبت کنید.
 

در کلاس‌های درسی به صورت مداوم با دوستان و هم‌کلاسی‌های خود صحبت نکنید.
 

به هیچ عنوان استاد خود را سبک نشمارید و به او احترام بگذارید. اگر رابطه‌ی دوستانه‌ای هم با او دارید بهتر است که حتما رابطه‌ی شما با احترام رنگ‌آمیزی شده باشد.
 

در کلاس‌های درسی با اشیا مانند کلید، موبایل و غیره بازی نکنید.
 

اگر در کلاس‌های درسی از شما سوالی شد به گونه‌ای جواب بدهید که همه صدای شما را بشنوند. گاهی افراد بسیار آرام صحبت می‌کنند که دیگران صدایشان را متوجه نمی‌شوند.
 

هیچ‌گاه از استاتید خود شماره و آدرس نخواهید مگر اینکه خوشان تمایل داشته باشند.
 

اگر همکلاسی‌های شما عقاید خاصی دارند باز هم به آنها احترام بگذارید. بی‌احترامی به عقاید دیگران خلاف نکات آداب معاشرت در دانشگاه است.
 

هرگز با آبرو و یا شخصیت کسی بازی نکنید.
 

از سرک کشیدن بی‌مورد در کلاس‌های دیگر و اتاق کارمندان جدا خودداری کنید.
 

در محوطه دانشگاه آشغال نریزید.

 

منبع: سایت دوستان خوب

 نظر دهید »

کتاب هایی که باید خواند؛ معرفی گلچینی از کتاب‌ های مفید و متحول کننده

07 خرداد 1399 توسط Farzad Khalili

کتاب هایی که باید خواند

کتاب خواندن یکی از بهترین کارهایی است که می‌توانیم انجام بدهیم و با خواندن کتاب٬ ما می‌توانیم با انسان‌های بزرگ به گونه‌ای هم‌صحبت شویم و از تجربیات آن‌ها به راحتی و به ارزانی استفاده کنیم. قطعا شمایی هم که در حال خواندن این مقاله هستید فرد کتاب‌ خوانی هستید که به دنبال بهترین کتاب‌ها می‌گردید و ما هم برای شما در این مقاله گلچینی از بهترین کتاب‌ها را نوشته‌ایم٬ کتاب‌هایی که واقعا ارزش بسیاری دارند و در زندگی‌تان خیلی می‌توانند به شما کمک کند.

الان که شما دارید این مقاله را می‌خوانید تقریبا آخر شب است که در حال نوشتن آن هستم٬ شبی که فردا آن سیزدهم فروردین است اما به دلیل قرنطینه کسی نمی‌تواند فردا بیرون برود و ما هم باید در خانه بمانیم٬ برای همین به این فکر افتادم که مقاله‌ای را بنویسم و در آن کتاب‌های خوبی را که خوانده‌ام را بنویسم.

در این مقاله همان‌طور که گفتم گلچینی از بهترین کتاب‌ها را معرفی کرده‌ایم که واقعا تاثیرگذار هستند ولی می‌خواستم اول موضوعی را به شما بگویم. این‌ کتاب‌ها واقعا کتاب‌های بسیار ارزشمندی هستند اما بعد از کتاب‌های معنوی و دینی٬ یعنی ما کتب آسمانی را کاملا جدا کرده‌ایم چون آن‌ها قطعا در  درجه اول قرار دارند و نیازی به معرفی آن‌ها نیست. حالا بهتر است سراغ خواندن این مقاله برویم. ما در این مقاله اسم کتاب‌ها به همراه موضوعاتی که شما در آن کتاب‌ها یاد می‌گیرید و قسمت‌های زیبا و ارزشمندی از آن‌ها را برای شما نوشته‌ایم. امیدوارم که از خواندن این مقاله لذت ببرید و فرد عملگرایی باشید و این کتاب‌ها را بخوانید و در زندگی خودتان موفق شوید.  

 

 

۱. برتری خفیف

کتاب برتری خفیف واقعا یک کتاب بی‌نظیر است و در مورد یک موضوع بسیار بزرگ صحبت می‌کند. این کتاب اصلا در مورد برتر شدن نسبت به دیگران نیست٬ این کتاب در مورد اتفاقات بزرگ با قدم‌های کوچک است.

وقتی شما کارهای خیلی ساده و کمی را هر روز انجام دهید٬ این کارها بعد از چند سال نتیجه‌های بزرگ می‌دهد. در این کتاب مثالی زده می‌شود که اگر شما روزانه فقط ۱۰ صفحه کتاب بخوانید در پایان سال ۱۲ کتاب ۳۰۰ صفحه‌ای خوانده‌‌اید. این ۱۰ صفحه خواندن در روز از شما هیچ چیزی کم نمی‌کند ولی در پایان سال به معلومات شما خیلی اضافه شده است.

پیشنهاد می‌کنم اگر به دنبال موفقیت هستید حتما این کتاب را مطالعه کنید.

 

موضوعات گفته شده در این کتاب:
عملکرد برتری خفیف

ماهر شدن در انجام کارهای پیش‌پا افتاده

در دام جهش‌های کوانتومی نیوفتید

سرمایه ‌گذاری روی خودتان را شروع کنید

انواع یادگیری

جدی گرفتن عنصر زمان

 

چند قسمت زیبا از کتاب برتری خفیف:
افرادی که روی منحنی موفقیت هستند٬ مسئولیت همه آنچه تا امروز در زندگی‌شان رخ داده را به عهده می‌گیرند٬ آن‌ها از برتری خفیف در زندگی استفاده می‌کنند و می‌دانند هر چیزی که می‌خواهند را باید خودشان بسازند.

 

خیلی نیازی نیست که اهداف خود را بنویسید٬ بنویسید که چه کارهای عملی را هر روز برای دست‌یابی به آن‌ها کرده‌اید.

 

فریتیوف نانسن٬ در سال ۱۹۲۲ برای داشتن یک رکورد عجیب در شجاعت٬ برنده جایزه صلح شد. او به تنهایی بیش از ۴۰۰ هزار اسیر جنگی را آزاد و میلیون‌ها روسی را از قحطی نجات داد. او در مورد غیرممکن‌ها می‌گوید: سخت کاری است که کمی زمان می‌برد و غیرممکن کاری است که کمی بیشتر زمان می‌برد.

نانسن برتری خفیف و قدرت زمان را درک کرده بود.

خرید کتاب برتری خفیف از انتشارات ققنوس
 

 

۲. آیین دوست یابی

کتاب آیین دوست یابی یکی از کتاب‌های معروف و البته محبوب در حوزه ارتباطات است و به ما یاد می‌دهد که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنیم و در این حوزه کتاب بسیار عالی است.

 

موضوعات گفته شده در این کتاب:
اصولی اساسی رفتار با دیگران

معاشرت با افراد

راه‌های محبوبیت بین افراد

روش‌هایی برای همراه کردن دیگران با خود

اصول طلایی برای داشتن خانواده طلایی

 

 

چند قسمت زیبا از کتاب آیین دوست یابی:
افراد بی‌نهایت دوست دارند که فرد مهمی باشند پس بکوشید تا به آن‌ها احساس مهم بودن را بدهید.

 

اگر دوست دارید که همگان شما را دوست بدارند و فرد محبوبی شوید٬ لبخند بزنید.

 

نام هر کسی را به خاطر بسپارید و از آن استفاده کنید.

 

با افراد در مورد آنچه که به آن علاقه دارند صحبت کنید.

 

گوش دادن به دیگران را بیاموزید و کاری کنید که آن‌ها در مورد خودشان برای شما صحبت کنند٬ این کار باعث محبوبیت شما می‌شود.

 

در هنگام نیاز٬ به خطای خود اعتراف کنید.

 

موضوعات را از نقطه نظر دیگران ببینید تا بتوانید آن‌ها را بهتر درک کنید.

 

خرده‌گیری و انتقاد بنیاد هر زندگی را از بین می‌برد.

خلاصه کامل از کتاب آیین دوست یابی
خرید کتاب آیین دوست یابی از دیجی کالا
 

 

 

 

۳. مدیریت ارتباطات

کتاب مدیریت ارتباطات از کتاب‌های بی‌نظیر در حوزه ارتباطات است و آقای جان مکسول که نویسنده‌ی این کتاب است از افرادی است که واقعا محتواهای بسیار بی‌نظیری دارد. آقای جان مکسول کتاب‌های دیگری نیز در مورد ارتباطات و رهبری نوشته است که کتاب‌های جالب و بسیار ارزشمندی هستند.

این کتاب نیز برای تقویت ارتباطات شما بسیار خوب است٬ پیشنهاد می‌کنم این را حتما مطالعه کنید.

 

موضوعات گفته شده در این کتاب:
احترام به دیگران

ایجاد ارتباط دوطرفه

چگونه اعتماد دیگران را جلب کنیم؟

چرا مردم در درک یکدیگر موفق نیستند؟

چگونه مشوق دیگران باشیم؟

چگونه به دیگران ایمان بیاوریم؟

شنونده خوب بودن

 

چند قسمت زیبا از کتاب مدیریت ارتباطات:‌
 اعتماد به افراد از دوست داشتن آن‌ها ارزنده‌تر است.

 

لازمه‌ی شروع ارتباطات٬ احترام و توجه به عزت نفس افراد است.

 

اگر با هر کسی که ملاقات می‌کنید٬ طوری برخورد کنید که گویی مهم‌ترین فرد روی زمین است٬ در حقیقت به او حس ارزشمند بودن را القا کرده‌اید.

 

قبل از اینکه دیگران موفق شوند٬ باورشان کنید و به ‌آن‌ها ایمان داشته باشید.

 

هنگامی که دیگران شکست را تجربه می‌کنند با آن‌ها اعتماد به نفس و روحیه بدهید٬ این کار باعث می‌شود که شما در ذهن آن‌ها بمانید.

 

گوش دادن به دیگران نشانه‌ی احترام به طرف مقابل است.

 

صداقت در ارتباطات نشان می‌دهد که شما افراد را به پول و مقام و غیره نمی‌فروشید. با صداقت به دیگران نشان می دهید که بسیار با ارزش هستند.

خواندن مقاله ۵ راز بی‌نظیر ارتباط با دیگران از نویسنده کتاب مدیریت ارتباطات
خرید کتاب مدیریت ارتباطات از کتابراه
 

 

 

۴. هفت اصل موفقیت در ازدواج

کتاب هفت اصل موفقیت کتاب بسیار عالی برای افرادی است که ازدواج کرده‌اند. آقای گاتمن نویسنده این کتاب روی زوج‌های بسیار زیادی تحقیق عملی داشته است به طوری که می‌گوید اگر من با یک زوج فقط ۵ دقیقه صحبت کنم با دقت ۹۱ درصد می‌گویم که آن‌ها طلاق خواهند گرفت یا به رابطه‌شان ادامه خواهند داد.

آقای گاتمن اعتقاد دارند که یک ازدواج موفق بر پایه‌ی یک دوستی عمیق شکل می‌گیرد.

اگر قصد ازدواج دارید و یا ازدواج کرده‌اید و از رابطه‌ی خود راضی نیستید٬ پیشنهاد می‌کنم حتما این کتاب را مطالعه کنید.

 

 

موضوعات گفته شده در این کتاب:
هوش عاطفی

اصل اول: نقشه‌ی عشق خود را بسازید و گسترش دهید

اصل دوم: علاقه و تحسین کردن را در زندگی‌تان بیشتر کنید

اصل سوم: به همدیگر پناه ببرید و از همدیگر دور نشوید.

اصل چهارم: بگذارید همسرتان روی شما تاثیر بگذارد

اصل پنجم: مشکلاتی که قابل حل هستند را حل کنید

اصل ششم: بر مشکلات دائمی غلبه کنید

اصل هفتم: معنای مشترکی برای زندگی خود بسازید

 

 

 

 

چند قسمت زیبا از کتاب هفت اصل موفقیت در ازدواج:
زوجها سال های زیادی وقت و انرژی خود را صرف تغییر دادن یکدیگر می‌کنند ولی اختلاف‌های بزرگ در مورد ارزش‌ها و شیوه نگاه به دنیا است و این اختلاف‌ها تغییر نمی‌کنند. زوج‌های موفق از این واقعیت خبر دارند و در نتیجه تصمیم می‌گیرند طرف مقابل را با تمام بدی‌ها و خوبی‌هایش بپذیرند.

 

در دل این کتاب یک حقیقت ساده قرار دارد و آن اینکه ازدواج‌های سعادتمند بر پایه یک دوستی عمیق شکل گرفته‌اند. منظورم احترام متقابل زوج‌ها و لذت بردن آن‌ها از همنشینی با یکدیگر است.

 

بیش از ۷۰ درصد از زوج ها گفته اند که کیفیت دوستی با همسرشان عامل خوشبختی است نه جنسیت یا چیز دیگر.

 

اگر شما با یک ببر دندان خنجری روبرو باشید یا یک همسر بداخلاق که می‌خواهد بداند چرا هیچ موقع یادتان نمی‌ماند که درپوش توالت فرنگی را ببندید، در هر صورت واکنش بدن شما هیچ تفاوتی نمی‌کند و در هر دو موقعیت ذکر شده در مقابل تهدیدهای یکسانی قرار گرفته‌اید. وقتی طغیان‌های مکرر پیش می‌آید تمایل طرفین به دوری از دعوا باعث می‌شود که از نظر عاطفی نیز از هم فاصله بگیرند.

 

در ازدواج های موفق طرفین با دقت به سخنان یکدیگر گوش میدهند و به احساسات و نظرات هم توجه می کنند.

خرید کتاب هفت اصل موفقیت در ازدواج از دیجی کالا
 

 

 

 

۵. آیین سخنرانی

کتاب آیین سخنرانی همانطور که از اسمش پیداست برای سخنرانی کردن نوشته شده است و به نظر من بهتر است اگر به دنبال موفقیت هستید حداقل یک کتاب در این حوزه بخوانید.

کتاب آیین سخنرانی از کتاب‌های خوبه این حوزه است و شخصی که آن را نوشته (آقای دیل کارنگی) در دوران خود یکی از بهترین و بزرگترین مدرسین این حوزه بوده است.

 

موضوعات گفته شده در این کتاب:
حوه‌ی کنار گذاشتن ترس از سخنرانی

نحوه‌ی سخنرانی

ریزه‌کاری های سخنرانی

مخاطبین چه افرادی می‌پسندند

مدل‌های سخنرانی

 

چند قسمت زیبا از کتاب آیین سخنرانی:
داشتن قدرت و توانایی ایجاد ارتباط موثر با دیگران و جلب همکاریشان٬ ثروتی بزرگ است که مردان موفق از آن بهرمندند.

 

می‌دانید که چرا از سخنرانی می‌ترسید؟ چون به اندازه‌ی کافی این کار را انجام نداده‌اید٬ همین!

 

هرگز متن سخنرانی را کلمه به کلمه حفظ نکنید.

 

یک سخنرانی خوب٬ مجموع پاسخ‌های سوالاتی است که مخاطبان در ذهن خود دارند.

 

خودتان را با شنوندگان هم‌طراز کنید و با آن‌ها یکدل شوید.

 

به مخاطبین خود نشان دهید که برای آن‌ها ارزش و احترام خاصی قائل هستید.

 

دل و سخن‌تان را یکی کنید و حتما در مورد موضوعاتی صحبت کنید که به صورت دلی هم به آن‌ها اعتقاد داشته باشید.

 

سعی کنید خودتان باشید و تلاش نکنید که یک مقلد نباشید.

 

با زدن یک مثال شروع به حرف زدن کنید و در سخنرانی‌های خود از آمار و نظرات کارشناسی استفاده کنید.

 نظر دهید »

هدف از آداب معاشرت چیست و چرا باید آداب معاشرت بدانیم؟

19 اردیبهشت 1399 توسط Farzad Khalili

هدف از آداب معاشرت واقعا چیست و در کل آداب معاشرت به چه دردی می‌خورد؟

شاید این سوال بسیاری از ما باشد و واقعا هم حق داریم که بدانیم که هدف از آداب معاشرت چیست و چه کارایی برای ما دارد. شاید از هر کسی که پرسیده‌ایم جواب درستی به ما نداده است. در این مقاله کوتاه ما می‌خواهیم جواب همین سوال را بدهیم و از چند جهت به این موضوع برسیم که هدف از معاشرت با دیگران چیست.

 

آداب معاشرت اصلا به چه معناست؟
آداب معاشرت همانطور که از اسمش پیداست یعنی آدابی که به ما کمک می‌کند که با دیگران معاشرت داشته باشیم٬ یعنی به معنای ساده‌تر اصول و نکاتی که به ما کمک می‌کند تا با دیگران به بهترین نحو ارتباط برقرار کنیم.

اگر ما بخواهیم در زندگی خود به موفقیت برسیم نیاز داریم که آداب آن را بدانیم. برای مثال آداب ورزش کردن٬ آداب غذا خوردن٬ آداب کار کردن و …. . معاشرت با دیگران هم همینطور است و اگر بخواهیم در آن به موفقیت برسیم نیاز داریم که آداب آن را بدانیم. این معنای خیلی ساده آداب معاشرت بود.

 

حالا می‌خواهیم به سراغ آن برویم که ببینیم هدف از آداب معاشرت چیست و واقعا آداب معاشرت به چه کاری می‌آید؟

 

 

۱. ما نیاز به برقراری ارتباط با دیگران داریم

همانطور که گفتیم آداب معاشرت٬ اصول برقراری ارتباط با دیگران است و ما به این آداب نیاز داریم چون انسان٬ موجودی اجتماعی است و ما در واقع نیاز داریم که با دیگران معاشرت داشته باشیم تا بتوانیم زندگی کنیم.

برای مثال فرض کنید که کسی نبود که برای شما گندم بکارد و بعد از آن کسی نبود که برای شما از آن گندم‌ها٬ نان بپزد و هزاران امکانات دیگر را کسی نبود که در اختیار ما قرار دهد؛ بعد از آن آیا باز هم قادر به زندگی بودیم؟ قطعا نه. ما با دیگران معنی پیدا می‌کنیم و اگر دیگرانی در زندگی ما نبودند هیچ امکاناتی در اختیار ما نبود. امکاناتی مانند اینترنت٬ غذا٬ پوشاک٬ مسکن و …. .

پس ما با همدیگر معنا پیدا می‌کنیم٬ بنابراین نیاز داریم که با هم ارتباط برقرار کنیم و خب قطعا اگر این کار را بخواهیم انجام دهیم باید آداب آن را بدانیم و آداب برقراری ارتباط با دیگران یعنی همان آداب معاشرت.

 

۲. ما نیاز به ارتقا داریم

تا اینجا اصلی‌ترین هدف از آداب معاشرت را با هم بررسی کردیم و حالا می‌خواهیم به سراغ اهداف دیگر برویم. در اینجا هدف دومی که می‌خواهیم بگوییم این است که ما نیاز به ارتقا و پیشرفت داریم. هر کدام از ما نیاز دارد که پیشرفت کند و قطعا در این مسیر نیاز دارد که از دیگران کمک بگیرد. ما در لحظه‌ی فعلی در هر موقعیتی که هستیم٬ این موقعیت را مدیون افراد بسیاری هستیم٬ برای مثال پدر و مادر که چیزهای بسیاری را به ما آموختند و یا معلمین و اساتیدی که موضوعات زیادی را از آنها یاد گرفتیم. ما واقعا نیازمند این آموزش‌ها بوده‌ایم و هستیم.

ما باز هم نیاز داریم که آموزش ببینیم و در موضوعات مختلف پیشرفت کنیم٬ پس دوباره ما نیاز داریم که آداب معاشرت بدانیم تا بتوانیم با این افراد به بهترین نحو ارتباط برقرار کنیم و از آموخته‌های آنها استفاده کنیم.

پس هدف از آداب معاشرت در این بخش٬ استفاده از آموزه‌های دیگران شد.

 

۳. ما دوست داریم که با دیگران زندگی کنیم

بسیاری از ما دوست داریم که با دیگران تعامل داشته باشیم و به نحوی از این کار لذت می‌بریم. آقای محمد رضا شعبانعلی جمله‌ی زیبایی را در این خصوص گفته‌اند:

قبل از پیدایش تکنولوژی٬ سرگرمی انسان برقراری ارتباط با هم بود.

در قدیم انسان‌ها بیشتر با هم ارتباط داشتن و همیشه دور هم جمع می‌شدند ولی الان رابطه‌ها محدودتر شده است و افراد ترجیح می‌دهند که زمان‌شان را با گوشی و دیگر محصولات تکنولوژی سپری کنند اما باز هم بسیاری از ما از ارتباط با دیگران لذت می‌بریم و از این کار حس خوبی می‌گیریم. پس هدف از آداب معاشرت برای بسیاری از ما می‌تواند سرگرم شدن و گرفتن حس خوب از برقراری ارتباط با دیگران باشد و اگر بخواهیم این کار را انجام بدهیم٬ نیاز داریم که آداب و اصول آن را بدانیم.

 

۴. کسب درآمد و کار کردن با دیگران

قطعا همه ما نیاز داریم که کسب درآمد کنیم و برای گذراندن زندگی خود نیاز به درآمد و روزی داریم. برای این کار مجبور هستیم که با دیگران در ارتباط باشیم پس باید آداب آن را بدانیم تا بتوانیم با دیگران ارتباط برقرار کنیم.

آیا می‌دانید یکی از موضوعاتی که افراد در مصاحبه‌های کاری و یا بستن قرارداد با دیگران چک می‌کنند میزان توانایی برقراری ارتباط و آگاهی از آداب معاشرت فرد است؟! شاید باور کردن آن سخت باشد ولی حقیقت دارد.

دقیقا بسیاری از افراد از طریق رفتارهای شما سطح آداب معاشرت و توانایی برقراری ارتباط شما را می‌سنجند و بعد تصمیم می‌گیرند که با شما کار کنند یا نه!

خیلی از افراد فرصت‌های زیادی را از دست می‌دهند به خاطر اینکه آداب معاشرت با دیگران را بلد نیستند. پس شما از آن دسته از افراد نباشید و همین الان به سراغ نکات آداب معاشرت بروید. ما برای شما مقاله‌ای را در این خصوص آماده کرده‌ایم که شما نکاتی را در این باب یاد بگیرد که لینک آن را در همین پایین گذاشته‌ایم. همین الان ‌می‌توانید روی آن کلیک کنید و نکات بسیاری را به صورت کاملا رایگان یاد بگیرید.

 

منبع: سایت دوستان خوب
 

 نظر دهید »

تعطیلات بدون فرزندان، تجربه‌ای متفاوت برای بهبود رابطه عاطفی

19 اردیبهشت 1399 توسط Farzad Khalili

بچه‌ها شیرینی زندگی هستند و زندگی زناشویی را محکم و باثبات می‌کنند. تردیدی در نقش مثبت آن‌ها در زندگی نیست. اما زمانی که صحبت از صمیمیت و رابطهٔ عمیق میان زن و شوهر می‌شود، باید اقرار کرد که بچه‌ها گاهی مانع شکل‌گیری چنین روابطی می‌شوند. اما چاره چیست و چطور می‌توان تعادلی میان رابطه با همسر و رابطه با بچه‌ها به‌وجود آورد؟ شاید با خواندن تجربهٔ رونی کوئینگ دربارهٔ سفر سه‌روزه با همسرش، بدون حضور بچه‌های‌شان، بتوانید پاسخ این پرسش را پیدا کنید. در این مطلب، تجربهٔ او را از زبان خودش خواهید خواند؛ تجربه‌ای که به هیجانی تازه و بهبود رابطه عاطفی او با همسرش انجامید. با ما همراه باشید.


 

حتما بخوانید:
۱۳ کار ساده‌ای که زوج های خوشحال هر روز انجام می‌دهند
رفتار عاشقانه با همسر با ۱۷ ایده جذاب و رویایی
معرفی کتاب دلبستگی؛ راهنمایی جامع برای موفقیت در روابط عاشقانه
ماه گذشته به‌همراه همسرم به مسافرت رفتم؛ آن هم بدون حضور بچه‌ها. قرار بود بعد از گذشت دوازده سال از ازدواجمان،‌ سه شب را دونفره،‌ در جایی خارج از شهر، اطراف کارولینای جنوبی بگذرانیم. قرار بود برای جشن تولد من برنامهٔ ویژه‌ای تدارک ببینیم اما جدای از این مسئله، مدت‌ها بود که دونفره با هم وقت نگذرانده بودیم. به همین خاطر، هر دو از این سفر استقبال می‌کردیم. وقتی به پدر و مادرم گفتم که می‌خواهیم دونفره و بدون بچه‌ها به سفر برویم، خوش بگذرانیم و جاهای مختلف را ببینیم، شاخ درآورده بودند. بچه های ما دوقلوهای ۸ ساله‌ای هستند که هرچند ممکن است عجیب به نظر برسد اما برای این چند روزشان پرستار گرفتیم. هتل را رزرو کردیم؛ کتاب‌های دلخواهمان را در چمدان گذاشتیم و راهی سفر شدیم. می‌خواستیم برای این چند روز فقط بخوریم، کتاب بخوانیم، تفریح کنیم و در کنار یکدیگر برای مدتی کوتاه استراحت کنیم و آرامش داشته باشیم.

تردید دربارهٔ تجربهٔ جدید
به‌قدری برای این سفر هیجان داشتم که با کلمات نمی‌توانم وصفش کنم؛ اما یکی از دوستانم چیزی به من گفت که کمی مرا به فکر فرو برد. دوستم به من گفت: «اگر چنین فرصتی دست بدهد و بعد از چند سال،‌ قرار باشد مدتی با همسرم تنها باشم، واقعا نمی‌دانم دربارهٔ چه چیزی باید با او صحبت کنم.». پس از شنیدن آن با خودم گفتم: حالا و پس از این همه سال که از به‌دنیاآمدن فرزندان‌مان گذشته است، وقتی بدون حضور کس دیگری با هم باشیم، باید دربارهٔ چه چیزی با هم صحبت کنیم؟

البته منظور این نیست که در حالت عادی با هم صحبت نمی‌کنیم. اما گفت‌وگوهایمان بیشتر دربارهٔ روابط‌مان با بچه‌ها، آینده و وظایفی است که به عهده داریم. دوقلوها شادی بی‌اندازه‌ای به زندگی‌مان بخشیده‌اند؛ اما رابطه‌مان را برای همیشه دگرگون کرده‌اند. همیشه نیازهای آن‌ها برای تصمیم گیری در اولویت قرار می‌گیرد: از برنامه‌هایمان برای اوقات فراغت بگیرید تا غذایی که می‌خوریم و تفریح‌های دیگر. همه‌چیز در درجهٔ اول به آن‌ها و علاقه‌هایشان بستگی دارد. به این فکر می‌کردم که من و همسرم، بدون اینکه بچه‌ها اطراف‌مان باشند، باید چه کار کنیم؟ آیا اگر آن‌ها نبودند به کارکردن ادامه می‌دادیم؟

بهبود رابطه با تجربهٔ دوبارهٔ احساسات اوایل دوران آشنایی
روزی با دنیل روبین، متخصص و مشاور روابط و زوج‌ها گفت‌وگو می‌کردم. او به من گفت: «آمدن بچه‌ها به زندگیِ زوج‌ها ثبات می‌دهد؛ آن‌ها می‌توانند برای بلندمدت برنامه ریزی کنند و هر روز کاری برای انجام‌دادن داشته باشند. اما در سوی دیگر، می‌تواند صمیمیت میان زوج‌ها را کم‌رنگ کند. در زندگی روزمره، کنار بچه‌ها، زن و شوهر دیگر نمی‌توانند حضور عمیق یکدیگر را احساس کنند؛ یا آنکه حالت‌های ازخودبی‌خودیِ اوایل دوران آشنایی‌شان را تجربه کنند. البته با درنظرگرفتن راهکارهای مناسب، امکان این‌گونه تعاملات، حتی با حضور بچه‌ها هم وجود دارد. اما گذشته از این راهکارها، اگر زوج‌ها بتوانند هر چندوقت یک‌بار کمی از بچه‌ها دور شوند و فقط به رابطهٔ میان خودشان توجه کنند، به نفع‌شان خواهد بود. با این کار می‌توانند تا حدودی احساسات اولیهٔ دوران آشنایی را دوباره تجربه کنند و انرژی بیشتری برای زندگی بگیرند؛ مثل اینکه در رابطه، دکمه‌ای برای شروع مجدد داشته باشید.»

راستش را بخواهید به‌هنگام شنیدن صحبت‌های خانم روبین با خودم می‌گفتم نفسش از جای گرم بلند می‌شود. اما طولی نکشید که نظرم به‌کلی عوض شد. وقتی با همسرم به فرودگاه رسیدیم و می‌خواستیم خودمان دوتایی به کارولینای جنوبی پرواز کنیم، شادی وصف‌ناپذیری احساس می‌کردیم. اینجا بود که به معنای گفته‌های او پی بردم.

احساس ناشی از تجربه‌های جدید و تأثیر آن بر شناخت بهتر یکدیگر
دنیل روبین نکات دیگری را هم در گفته‌هایش برایم مطرح کرد که حالا فکر می‌کنم واقعا درست هستند: «وقتی می‌خواهید پس از مدتی طولانی از بچه‌ها جدا شوید و زمانی را صرفا به خودتان اختصاص بدهید، کمی مردد می‌شوید و نمی‌دانید کار درستی انجام می‌دهید یا خیر. این‌گونه احساس‌ها کاملا منطقی و طبیعی است. وقتی برای مدتی از زندگی روزمره و گرفتاری‌های آن دور می‌شوید و می‌خواهید با شریک زندگی‌تان تنها سر کنید، ممکن است خجالت بکشید و ندانید چطور باید با هم ارتباط برقرار کنید. به هر حال، تجربه‌ای کاملا جدید است و هیچ شباهتی با زندگی روزمره ندارد. این شرایط برایتان ناآشنا خواهد بود. همهٔ این‌ها کاملا طبیعی است.»

«اما مسئله اینجاست که تجربهٔ این احساس‌ها لزوما چیز بدی نیست. می‌توانید از این تنهایی به‌عنوان فرصتی برای شناخت بهتر یکدیگر و بهبود رابطه بهره بگیرید و از زوایایی تازه‌ به شخصیت یکدیگر دقت کنید.»

تجربهٔ دیدن درخت بلوط جزیرهٔ جانز
هنگام مسافرت با همسرم در شهر گشت‌وگذار می‌کردیم و برای مدتی طولانی با هم حرف می‌زدیم. گاهی راجع به بچه‌ها، گاهی راجع به چیزهای دیگر. به‌مرور از روند روزمره زندگی با بچه‌ها خارج شدیم. بعدازظهر یکی از روزها تصمیم گرفتیم برای دیدن درخت بلوط معروف شهر به جزیرهٔ جانز برویم؛ درختی که تخمین می‌زنند بین ۴۰۰-۵۰۰ سال از عمرش گذشته باشد و شاخه‌هایش مساحتی به وسعت سی متر را در بر گرفته‌اند.

درخت بلوط اَنجل (فرشته) در چارلستون، کارولینای جنوبی
باران شدیدی می‌بارید و من و همسرم غرق تماشای این معجزهٔ طبیعت بودیم. برایم جالب بود. تقریبا نیمی از عمرمان را کنار هم سپری کرده بودیم و هنوز هم تجربه‌های جدید در کنار یکدیگر برایمان لذت‌بخش بود.

خیلی خوشحال بودم که کنارهم‌بودن به دور از بچه‌ها برایمان احساس‌هایی مثل شرم یا نگرانی و ناراحتی نداشت. راستش برگشتن به صمیمیت گذشته و بهبود رابطه برایمان ساده‌تر از چیزی بود که خیال می‌کردم. پیش از به‌دنیاآمدن بچه‌ها، بی‌نهایت زمان برای کنارهم‌بودن داشتیم. اما حالا، تنها چند روز فرصت این اتفاق دست داده بود. به همین خاطر، بیشتر قدرش را می‌دانستیم. حالا که از گرفتاری‌های زندگی روزمره دور شده بودیم، جروبحث نمی‌کردیم. فقط تجربه‌ای عمیق‌تر از رابطهٔ میان‌مان احساس می‌کردیم؛ تجربه‌ای که در گرفتاری‌های زندگی روزمره گم شده بود.

روز سوم و آخر سفرمان بود. دوران تفریح، صرف غذا در رستوران و زندگی آسوده و بی‌برنامه به پایان رسیده بود. دل‌مان برای دوقلوها تنگ شده بود. وقت آن رسیده بود که به خانه برگردیم. به سمت فرودگاه که می‌رفتیم، به این فکر می‌کردم که چطور می‌توانیم این رابطهٔ عمیق و صمیمی را در خانه هم حفظ کنیم؛ بدون اینکه به هتلی لوکس آمده باشیم یا چیزی شبیه به آن. فکرکردن به این مسئله کمی نگرانم می‌کرد. چون واقع‌بینانه که نگاه می‌کردم، سال‌ها طول می‌کشید تا دوباره چنین فرصتی دست بدهد.

شکل‌دادن رابطه‌ای عمیق و صمیمی در گیرودار زندگی روزمره
در این مورد باز هم سراغ دنیل روبین رفتم و از او دربارهٔ بهبود رابطه پرسیدم. در پاسخ به من گفت: «اگر نمی‌توانید چند روزی به سفر بروید، می‌توانید هرازچندگاهی نزدیک خانه در شهر خودتان برنامه‌ای تدارک ببینید. این برنامه هم تا حد زیادی تأثیر سفر را خواهد داشت. مثلا ماهی یک‌ بار بدون بچه‌ها برای صرف شام بیرون بروید و بعد هم کمی دو نفری وقت بگذرانید. بخشی از تأثیر، مستلزم آن است که از بچه‌ها دور شوید. اما مسئلهٔ مهم‌تر این است که کنار هم وقت‌تان را چطور می‌گذرانید. برنامه‌ای انتخاب کنید که موردعلاقهٔ هر دونفرتان باشد.»

«نباید انتظار داشته باشید تجربهٔ تنها وقت‌گذراندن کنار هم را در حین زندگی روزمره هم داشته باشید. اما می‌توانید از انرژی مثبت آن برای بهترشدن زندگی بهره بگیرید.»

«برای مثال، اگر قرار است به‌خاطر اتفاق یا دستاورد خوبی جشن بگیرید، این تجربه را با هم شریک شوید. کنار هم و به‌هنگام جشن‌گرفتن، کاری را انجام دهید که دوست دارید و خوشحال‌تان می‌کند. برای مدتی گوشی موبایل و این جور چیزها را کنار بگذارید. می‌توانید هفته‌ای یک بار این کار را انجام دهید. حتی بیست دقیقه هم که زمان بگذارید کافی است. پس از آن به زندگی و کارهایتان برگردید. با این رویکرد، ارتباط عمیق‌تری میان‌تان شکل خواهد گرفت و تأثیر آن را در بهبود رابطه‌تان احساس خواهید کرد.»

بهبود رابطه با یادآوری دوران خوب سفر و تنهایی
در پایان سفر همسرم برای یادآوری این تجربه و رابطهٔ عمیقی که میان‌مان شکل گرفته بود، پیشنهادی مطرح کرد. پیشنهادی برای این‌که در زندگی واقعی گاهی به یاد بیاوریم به‌عنوان زن و شوهر، و فارغ از سایر وظایف‌مان واقعا چه کسانی هستیم.

وقتی که داشتیم از فرودگاه به خانه برمی‌گشتیم، از من پرسید: «نظرت راجع به درست‌کردن یک قاب عکس دیگر چیست؟». سال‌ها پیش، زمانی که برای تعطیلات به برمودا رفته بودیم، از عکس‌های سفرمان یک قاب عکس درست کرده بودم. آن را جایی در دیدرس قرار دادیم و هر روز جلوی چشم‌مان بود.

یک روز که به این تصاویر نگاه می‌کردم، ناگهان متوجه شدم که فقط یادآور تجربه‌های خوش گذشته نیستند. این تصاویر برایم گواه آن بودند که گاهی رابطهٔ میان‌مان می‌تواند بر وظایف و مسئولیت‌های روزمره بچربد و در زندگی‌مان اهمیت اصلی را پیدا کند. اینکه به مناظر، طعم خوراکی‌های جدید و خاطرات سفرمان فکر کنم، برایم بسیار لذت‌بخش است. اما بهتر و لذت‌بخش‌تر از آن فکرکردن به احساس ناشی از رابطهٔ عمیقی است که در آن دوران میان‌مان شکل گرفته بود.

قاب عکس جدید را درست کردم و به‌عنوان نشانه‌ای برای یادآوری این تجربه‌های خوب و روابط عمیقی که می‌توانیم هر روز با هم تجربه کنیم،‌ روی دیوار نصب کردم.

آیا شما هم تابه‌حال چنین تجربه‌هایی داشته‌اید؟ به نظر شما چه چیزهای دیگری می‌توانند تلنگری برای آنچه که واقعا باید باشیم، آن‌طور که واقعا باید رفتار کنیم و رهایی از روتین روزمره ما باشند؟ تجربه‌های خود درباره بهبود رابطه عاطفی را از طریق کامنت با ما در میان بگذارید.

 

منبع: چطور

 نظر دهید »

دو نکته طلایی که باعث تداوم رابطه دوستی میشود

28 فروردین 1399 توسط Farzad Khalili

پیدا کردن دوست خوب یک مسئله است و تداوم دادن به رابطه دوستی موضوعی دیگر است و این که بتوانیم ما یک دوست خوب باشیم و به عمرِ رابطه دوستی مان بیفزاییم موضوعی است که میخواهیم در این مقاله با هم داشته باشیم.بی شک دوستی یک موضوعی است که در زندگی همگی ما وجود دارد و از جمله موضوعاتی است که شاید همیشه به زندگی ما گره خورده باشد و اگر در آن موفق باشیم زندگی زیبایی را خواهیم داشت ولی اگر روابطِ دوستی خوبی نداشته باشیم واقعا زندگی، کمی سخت به ما میگذرد و در واقع کیفیتِ زندگی ما را در برخی موارد اطرافیان ما تعیین می کنند و دوستانِ ما در زندگی ما نقش بسیار مهمی را دارند.

دو نکته اصلی و بسیار مهم وجود دارد که رعایت این دو نکته میتواند به کلی روابطه تان را بسیار محکم و پایدار کند و کسانی را به چشم دیده ام که با رعایت همین دو نکته روابط دوستی بسیار صمیمی و محکمی را دارند.با ما همراه باشید.

 

 

1. صداقت و رو راست بودن با دوستانِ تان

صداقت به کلی در زندگی امری بسیار مهم و حیاتی است.صداقت باعث میشود تا فردی که با او رابطه دوستی خود را آغاز کرده کرده اید،به شما اعتماد بسیار زیادی کند و اگر خود را به عنوان فردی صادق به اطرافیانِ تان نشان دهید, از اینکه انقدر به شما اعتماد خواهند کرد،شگفت زده خواهید شد.

دروغ و دو رویی فرکانس منفی دارد و فردی که دروغ میگوید،هم به خاطر اینکه فرکانسی که میفرستد منفی است و هم به خاطر اینکه اعتماد بقیه افراد را از دست میدهد،در رابطه با دیگران دچار مشکل میشود و کسی ترجیح نمیدهد با فرد دروغ گو به هر نحوی رابطه برقرار کند،چه برسد که رابطه دوستی خود را محکم تر و صمیمی تر کند.

به همین خاطر است که ادیان الهی صداقت را توصیه کرده و دروغ را منع کرده اند و حتی آنرا گناه شمرده اند چون این گناه،ما را از مسیر پیشرفت دور میکند.

شما را نمیدانم ولی من که هیچ گاه کسی را که دروغ میگوید و به اصطلاح دو رو است؛در هیچ مدل از روابط،موفق ندیدم چه برسد به رابطه دوستی چون بسیاری از افراد حرفهایی که حتی به نزدیک ترین افرادشان مانند همسر،والدین،خواهر و برادر و یا فرزند خود نمیزنند،با دوستان خود در میان میگذارند پس ارزش دوستی و رفاقت بسیار بالاست و صداقت باعث تداوم بسیار در آن میشود.

اگر شما تا به حال این موضوع را سرسری گرفته اید،پیشنهاد میکنم با جدّیت بیشتری آنرا بررسی کنید و اگر حتی به یکی از دوستانی که او را بسیار دوست دارید و رابطهِ تان را ارزشمند میدانید؛دروغ گفته اید حتما به نحوی با او درمیان بگذارید و از او بخواهید تا شما را ببخشد و به او قول بدهید که دیگر این کار را تکرار نخواهید کرد و حتما رو قولِتان بمانید.نگران نباشد،میدانم شاید غرورتان اجازه ندهد ولی این کار را انجام دهید،ارزشش را دارد و در طولانی مدت نتیجه های بسیار زیبایی خواهد داشت!

 

 

2. کمک به دوستان در صورت نزدن خسارت به خود

تقریبا میشود گفت که اکثر افراد خودشیفته اند و این یک اصل مهم است و شما باید آنرا بدانید و از این اصل به درستی استفاده کنید.وقتی که این را بدانیم که افراد بیشتر به فکر خودشان هستند و بیشتر میخواهند کارهای خودشان جلو برود،آنگاه میتوانیم با کمک کردن به آنها کاری کنیم تا بیشتر روی ما حساب  کنند و خودشان طالب این باشند تا دوستیِ شان را با ما محکم تر کنند و از ته دل بخواهند تا رابطه دوستیِ شان را با ما تتا ابد ادامه دهند.

دیل کارنگی در کتاب «آیین دوست یابی» که یکی از بهترین کتاب ها در این حوزه است،میگوید:این یکی از اصول پایه ای و اساسی معاشرت با افراد است و اگر آنرا درک کنید و از آن استفاده کنید،میتوانید کاری کنید تا دیگران عاشق دوستی با شما باشند فقط کافی است موضوعات را از نقطه نظر دیگران ببینید و سعی کنید با تمام وجود و با نیت خیر خواهانه به آنها کمک کنید تا به موضوعی که میخواهند برسند و بعد از آن ببینید که خودشان طالب ارتباط برقرار کردن بیشتر با شما خواهند شد.

 

البته دوست خوب وعزیز،همیشه این موضوع را در نظر داشته باش که کمک کردن و خدمت به دیگران را با تعادل انجام دهی و اگر دیدی که کمک کردن به آنها باعث وارد شدن خسارت به خودت خواهد شد،هرگز این کار را انجام ندهی چون در طولانی مدت خسته خواهی شد و شاید حتی بعضی اوقات ناامید؛!!و نکته دیگر آن این است که در صورت کمک کردن هیچ انتظاری از آنها نداشته باش زیرا باعث آزارت خواهد شد.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

رابطه خوب

این وبلاگ برای ایجاد روابط بهتر ساخته شده است

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس